مهندسین مشاور معماری و شهرسازی آرمانشهر، وزارت مسكن و شهرسازی وزارت مسكن و شهرسازی
اداره كل مسكن و شهرسازی استان كرمان مطالعات طرح جامع شهرستان و شهر بم جلد یكم بررسی و شناخت شهر تاریخچه و خصوصیات جغرافیایی 3ـ بررسی و شناخت شهر 1ـ3ـ شناخت تاریخچه، علل پیدایش چگونگی توسعه شهر و روند رشد آن در
ادوار گذشته فهرست مطالب: 1ـ3ـ شناخت تاریخچه، علل پیدایش،
چگونگی توسعه شهر و روند رشد آن در ادوار گذشته: كلیات. 1ـ سابقه تاریخی شهر بم: الفـ پیش از اسلام. بـ بم در بعد از حمله اعراب. 2ـ نژاد و قومیت. 3ـ زبان. 4ـ دین. 5ـ مراحل گسترش شهر بم. الفـ شهر بم از اراك بم تا 1260 بـ شهر بم از سال 1260 تا 1300 پـ شهر بم از سال 1300 تا 1320 تـ شهر بم از سال 1320 تا 1345 ثـ شهر بم از سال 1345 تا 1355 (طرح جامع) جـ شهر بم بعد از طرح جامع (1355 به بعد) 6ـ مأخذ. 1ـ3ـ شناخت تاریخچه، علل پیدایش،
چگونگی توسعه شهر و روند آن در ادوار گذشته كلیات: تاریخ بم رطور مشخص و
نمونهوار گویای روندهائی است كه در طول تاریخ بر شهرنشینی
و گسترش اقتصادی ناحیه كرمان و شهرهای آن تأثیر گذارده
است در عین حال این بدیهی است كه این شهر ویژگیهای
خود را در طول تاریخ و وضع كنونی این ناحیه داشته و دارد.
سعی ما برآن است تا با تجزیه و تحلیل تاریخی بتوانیم
بر ویژگیهای خاص آن دست یابیم. علل وجودی شهر: الفـ كشاورزی: بم در دشت بم واقع در
شمال منطقه كویر و جنوب پیش كوههای بارز بر آبرفتهای
دوران چهارم زمینشناسی قرار گرفته است. شكستگیها و گسلهای
این منطقه به گونهایست كه امكان استفاده از آبهای زیرزمینی
را فراهم میسازد. این ویژگی علاوه بر بم در نرمانشیر
و دشت بم نیز وجود دارد. همین مسئله بعلاوه خاك حاصلخیز منطقه
كشاورزی را در آن منطقه بارور ساخته است. شهر بم چنانچه خواهیم دید
در طول تاریخ كاركردی عمدتاً به مثابه عمل مبادله كالاهای
كشاورزی دهات و مناطق اطراف داشته است. بـ راههای تجاری: جغرافیای
ناهمواریهای منطقه به گونهایست كه سلسله جبال بارز در انتهای
جنوبی دشت بم بریدگیای یافته است كه تنها راه
ارتباط این دشت با نواحی جیرفت و سواحل خلیجفارس از آن میگذزد.
از سوی دیگر شمال این دشت از طریق حاشیه شرقی
كویر لوط مرتبط كننده خراسان با ناحیه كرمان است. این راه تنها
راه مطمئن كرمان به خراسان در گذشته بوده است. شرق و غرب دشت بم نیز در
گذشته معبر راه تجاری كرمان ـ بم ـ زاهدان و در نهایت هندوستان بوده
است زیرا برای رسیدن به زاهدان چارهای جز عبور از میان
رشته كوههای جنوب شرقی و شرق كرمان كه راه عبوراز آن ناچار از بم میگذرد
نبود. جـ اهمیت نظامی و سوقالجیشی:
قرار گرفتن در مسیر كرمان ـ جنوب، شرق و شمال علاوه بر اهمیت
تجاری اهمیت نظامی نیز برای این شهر بوجود
آورده است در طول تاریخ همواره از بم چون پایگاهی برای
مقابله با حملات ایلات و طوایف جنوب و جنوب شرق استفاده میشده
است. سه عامل یاد شده، بم را دارای ویژگیهای
ممتازی در منطقه نمودهاند باید ذكر نمود كه در ادوار مختلف تاریخی
با توجه به اوضاع كلی منطقه و كشور همواره یكی از سه عامل یا
به عبارت دیگر یكی از سه كاركرد شهر بم دیگر كاركردها را
تحتالشعاع قرار داده است. یعنی هرگاه كه شرایط امكان رشد و
توسعه اقتصادی را فراهم میساخت كاركرد كشاورزی ـ مبادلاتی
شهر روبه گسترش نهاده و از اهمیت سوقالجیشی آن كاسته میشد
و بالعكس، همانگونه كه خواهیم دید هرگاه تأكید براهمیت
سوقالجیشی آن بود از كاركردهای مبادلاتی آن كاسته میشد. باید به خاطر داشت اگرچه كشف راههای
دریایی و ارتباط اروپا ـ آسیا از طریق دریا
از اهمیت راههای تجاری خشكی كرمان ـ بم ـ زاهدان كاست،
اما چنانكه خواهد آمد اهمیت راه تجاری و تجارت در این شهر هیچگاه
كاملاً از بین نرفت. 1ـ سابقه تاریخی شهر بم الفـ پیش از اسلام: گرچه تاریخ
بنای بم بدرستی معلوم نیست اما آنچه كه مشخص است آن است كه قدمت
آن به پیش از اسلام میرسد افسانههائی كه از ساخت شهر بدست
بهمنابن اسفندیار حكایت دارد، یا افسانه دیگری كه
وجه تسمیه شهر را به كرم هفتواد ـ كرمی كه در دوكدان دختری ریسنده
از اهالی محل فعلی قلعه بم اقبال را به خاندان او آورد تا جائی
كه به حكمرانی قلعه بم رسیدند و بالاخره با حیله اردشیر
بابكان تركید و صدای بم تركیدن آن وجه تسمیه نام شهر شد.
نسبت میدهد یا نسبت دادن كندن چاه قلعه بم به دستور حضرت سلیمان
بنی خود حكایت از قدمت و وجود این شهر پیش از اسلام دارد.
از طرف دیگر كشف یك سلسله متعلق به دوران اشكانی در قلعه بم
مشخص مینماید كه این قلعه لااقل از زمان اشكانیان ساخته
شده بوده است. به علاوه كتاب موسوم به كارنامك اردشیر بابكان مینویسد
كه به هنگام ساختن قلعه بم محل اجتماع ساكنان آن شهر بنام كجاران یا گذاران
بوده است كه امروزه محلهای بنام كوزران در شمال غربی شهر جدید
بم وجود دارد.[1]
بنابراین میتوان گمان برد كه احتمالاً قلعه بم در زمان سر سلسله
ساسانی اگر هم شناخته نشده باشد لااقل گسترش یافته و ترمیم گشته
است. بهرحالمسلم ست كه بم و ریگان و نرمانشیر
از شهرهای مهم كرمان در زمان ساسانی بوده و آنها را محال اربعه مینامیدند.[2] از آنجا كه در طول تاریخ در نقاطی
كه همواره خطر حمله اقوام كوچرو یا سایر طوایف وجود داشته است،
امنیت هر شهر یا آبادانی پررونقی را در داخل حصار و یا
قلعه ای تأمین میكردهاند میتوان گفت سه عامل یاد
شده در علل ایجاد شهر بم از زمانهای بسیار دور و پیش از
اسلام وجود داشته و موقعیت ممتازی به آن بخشیده بود از بین
علل مختلف آنچه كه از افسانه كرم هفتواد در شاهنامه بدست میآید آنست
كه این شهر یا بهتر بگوییم
قلعه از پیش از اسلام به علت پرورش كرم ابریشم و بافندگی در آن
چشمگیر و ممتاز بوده است. در كتاب زندگی روزمره مسلمانان تألیف
دكتر مظاهری صفحه 387 ایز از پرورش كرم ابریشم و وجود كارگاههای
ابریشمبافی متعددی را از قرن ششم میلادی یعنی
حدود یك قرن پیش از بعثت حضرت محمد (ص) در بم، یزد، شوشتر و
خراسان خبر میدهد و تأكید بر قدمت صنعت نساجی در بم مینماید.
اقوال تاریخنویسان و جغرافیدانان پس از اسلام نیز موید
اهمیتی است كه كرم ابریشم و نساجی در تاریخ این
شهر داشته است. با توجه به ساختار فیزیكی قلعه بم و[3] میتوان
حدس زد كه این قلعه تنها محل تبدیل ابریشم و یا مواد اولیه
نساجی به نخ یا پارچه بوده و محل تولید مواد اولیه در روستاهای اطراف آن
قرار داشته است. بدیگر سخن بم به مثابه یك شهر محل مبادله كالاهای
كشاورزی روستاهای اطراف بوده است و ازاین نظر از مدلهای
كلاسیك شكلگیری شهرها پیروی میكرده است.
البته نباید سهم عوامل سوقالجیشی و ارتباطی را در این
میان از یاد برد. بـ بم بعد از حمله اعراب در سال 24 هجری عمربن الخطاب دو سردار
خود بنامهای سهیل بن عدی و عبدالله عتبان مأمور فتح كرمان كرد.[4]
ضاهراً كار فتح كرمان آن بار با موفقیت كامل همراه نبود زیرا در سال
31 هجری:[5]
عبادا... عامر دوباره از طرف خلیفه مأمور فتح كرمان شد. وی مجاشعبن
مسعود را در گواشیر گذاشت و خود به سوی كرمان آمد... با طوایف .
اشرار ناحیه بم و نرمانشیر در افتاد. بسیاری از مردم به دین
اسلام مشرف شدند. از نقل قول اخیر و با توجه به آنچه در
تاریخ از همراهی مردم ولایات كرمان با خوارج در زمان خلافت حضرت
علی (ع) و بعد از آن در سالهای دهه شصت قرن اول هجری آمده است و
با توجه به نفوذ خوارج در آن خطه تا لااقل قرن چهارم هجری و همچنین
سكناگزینی زردشتیان در این ناحیه، میتوان
گفت كرمان و بم بعد از فتح اعراب همواره محل كشمكشها و برخورد آراء و عقاید مختلف
بوده است و علاوه بر گروههای مختلف مسلمان وجود زردشتیان در كرمان و
بم حكایت از موقعیت خاص ناحیه از نظر وجود اقلیتهای
مختلف مذهبی مینماید كه طبیعتاً نقش خود را بر زندگی
اجتماعی و اقتصادی مردم باقی میگذارد ذكر این نكته
لازم است كه مسجد رسول در بم كه گویا ستونهای آن در شرق قلعه تا چندی
پیش موجود بوده و به محل آن هنوز مسجد رسول گویند از بناهای
عبادا... عامر میباشد در سال 131 ه.ش بلاد كرمان از جمله بم از تصرف خلفای
اموی خارج و یكی از حكام عباسی از طرف ابومسلم برآن حاكم
شد كه صفه سرای بوستان از عمارات بنا شده در زمان وی است در سال 254
ه.ش یعقوب لیث بم را متصرف شد و اسمعیل ابن موسی از
سركردگان خوارج را در آن اسیر نمود. بعد از حمله اعراب تا قرن سوم یعنی
حدوداً 200 سال، شهر بم لااقل چند دوره سلطه خاندانهای مختلف را بخود دیده
و همانگونه كه گفته شد علاوه بر تغییر حكومتها وجود اقلیتهای
مذهبی مختلف و احتمالاً كشمكشهای بین آنها در زندگی
اجتماعی و اقتصادی ناحیه بیتأثیر نبوده است. با این
همه در فاصله آشوبها نشانههائی از عمران و آبادانی شهر بم در دست است
و امرا و حكام بدلیل موقعیت استراتژیك بم پس از تسلط هر از
چندگاهی دست به ایجاد امنیت در شهر بم زدهاند اما در قرن سوم
هجری بم هنوز از مكانی در خور در ولایات كرمان برخوردار نیست
كما اینكه یعقوبی در البلدان سال 278 ه.ش بزرگترین شهر
كرمان را سیرجان قید میكند و بم را از دیگر شهرها و قلعههای
آن سامان در ردیف میمنه، فتاب، كوهستان، كردستان، طمسكان، و نرجان و
نرمانیز قرار میدهد اگر چه ممكن است در این طبقهبندی
رعایت اهمیت این قلاع یا شهرها نشده باشد اما ذكر بسیاری از شهرها و قلاع كم اهمیت
در ردیف بم و نرمانشیر حاكی از اهمیت نه چندان در خود این
شهر در قرن سوم است. مسلم است كه شهر بم در این دوران از
آنچنان شرایط مثبت اقتصادی برخوردار بوده كه با وجود تمام فراز و نشیبها
و افت و خیزهائی كه تا حمله مقولان رخ داده است توانست كمكم مقام
درخور خود به مثابه شهری دارای كشاورزی، تجارت و صنعت قابل
ملاحظه در كرمان بدست آورد. كما اینكه اصطخری در نیمه اول قرن
چهارم شهر بم را چنین توصیف میكند كه: شهر بم نخیل و
روستاهای فراوان دارد و در روز آدینه درمسجد آن نماز میكنند...
در بازار مسجد خوارج و در بزازان مسجد اهل بیت و در قلعه شهر مسجد دیگر.[6] وجود سه مسجد كه مربوط به سه گروه اجتماعی
متفاوت بود مبین اهمیت گروههای اجتماعی و نقش آنها در
اوضاع اجتماعی شهر بم در قرن چهارم است. مقدسی نیز در قرن چهارم
بم را اینگونه توصیف میكند: شهر بم یك مركز ولایتی
با اهمیت دلكش و بزرگ است و مردم آن كارشناس و دارای مهارتند. این
شهر بازارگاهی است و مردم را از راههای دور بخود میكشاند پارچههائی
كه در اینجا تولید میشود در كشورها بسیار شهرت دارد... بیشتر اهالی شهر بافندگانند و بیشتر
رختهای صادراتی بم در دهكده بزرگی نزدیك بم فراهم میشود
... از وسط بلد نهری جاریاست این نهر نخست از وسط شهر جریان
یافته و از میان بازار پارچهفروشان گذشته و پس از رسیدن به
قلعه به سوی باغها روان میشود این توصیف گواه این
مدعاست كه بم در قرن چهارم از نظر سیاسی و به لحاظ اهمیت اقتصادی
یافته و نقش و كاربردی به مثابه محل مبادله كالاهای كشاورزی
دهات اطراف و تبدیل آن به فرآوردهای ساخته شده و نیز عرضه تجاری
آن دارد. ابن حوقل نیز در اواخر قرن چهارم بم
را دارای نخلستانها و دیهای فراوان و قلعهای استوار و سه مسجد جامع توصیف مینماید
و اینكه بم از جیرفت بزرگتر است و در آنجا پارچههای پنبهای
عالی و بادوام میبافند كه ... در خراسان و عراق و مصر به فروش میرسد.
توصیفات و اقوال نویسندگان قرون 5 و 6 نیز همچنان حاكی از
آبادانی و رونق شهر بم است. از جمله شریفه ادریس در كتاب مزهالمشتاق
فیالافاق در سال 458 ه.ش از قراء و قصبات زیاد اطراف بم یاد میكند
و افضلالدین احمد كرمانی در عقدالعلی میگوید: من
وقتی در خدمن مجدالدین بن ناصحالدین از بم میآمدم ...
پنداشتی آن ناحیه بساطی از زمرد گستردهاند ... زینالدین
خلف بن المتوج گفت فارس ولایت بزرگ است و معمور و آنرا نصفالعالم میخوانند
و من جمله آن ولایت دیدهام و بغلان سوكند كه در همه فارس ولایت
بزرگ و ناحیتی چون این ندیدهام. بدیهی است
كه ثروت و آبادانی و موقعیت سوقالجیشی این شهر
صاحبان طمع را نیز به تصرف آن برمیانگیزد. چنانكه در قرن هفتم
اتابكان خوارزمشاه بم را محل تاخت و تاز قرار دادند. احود علی وزیری
در تاریخ كرمان به نقل از ورق 144 جغرافیای حافظ ابرو مینویسد:
قوامالدین ملك روزن در رمضان 609 به جانب كرمان روان شد ... بم را گرفت و
به یك هفته باروری شهر را زیرورو كرد. با این همه هنوز بم
از آنچنان نقشی در منطقه برخوردار بود كه بتواند سریعاً به ترمیم
خرابیها بپردازد و نقش سابق خود را بدست آورد. بطوریكه یاقوت
حموی در سال 623 در معجمالبلدان بم را شهر بزرگ و معروفی وصف مینماید
كه مردمان آن با حذاقت و اكثر اهالی آن نساج میباشند. حمله مغولان در قرن هفتم عامل خارجی
سقوط سیاسی و اقتصادی كشور بود در این هجوم گرچه برخی
از نواحی بیش از سایر نواحی آسیب دیدند اما
بهرحال وقفه و سكون اقتصادی، فقر و مرگ امحاء فیزیكی ناشی
از این حمله كمتر ناحیهای را در این كشور ویران
نساخت اگرچه كه كرمان به علت همكاری حاكم آن دردستگیری و قتل
سلطان غیاثالدین خوارزمشاه با مغولان ابتدا آسیب چندانی
ندید ولی در اواخر قرن شهر بم دچار همان سرنوشتی شد كه بسیاری
دیگر از شهرهای ایران را در كام خود فروبرد. قلعه بم خراب شد و اقتصاد آن دستخوش بحران
گردید اما حكام مغول نیز پس از چندی با دریافتن اهمیت
استراتژیك آن دست به نوسازی زدند شهر بم در زمان تركان خاتون بازسازی
شد اما اینبار به دو دلیل بم وضع پیشین خود را باز نیافت
یكی اینكه اقتصاد آن هرگز به آن سطح پیشین نرسید
و صنعت نساجی درآن از بین رفت و دیگر آنكه با گشودن راههای
دریائی بین اروپا و آسیا ناامنی راههای تجاری
منطقه به علت سلطه مغولان اهمیت تجاری بم را نیز دستخوش وقفه
گردانید. چنانكه حمد... مستوفی در نزهت القلوب در سال 740 ه.ق بم را
تنها قلعهای مستحكم میخواند كه ربض و شارستانش نابود و هیچ
اشارهای به صنعت نساجی یا تجارت آن نمیكند. شهر بم در
سال 741 هوق مجدداً از طرف مظفریان ـ آل مظفر ـ مورد حمله قرار گرفت و ارگ
به تصرف در آمد. تیموریان نیز در قرن نهم بم را موردحمله قرار
دادند و مجالی به توان مجدد بم ندادند. با روی كار آمدن صفویه
در قرن 10 و ایجاد وحدت سیاسی و اداری، امنیت تجارا
مجدداً برقرار گشت و شهر بم نیز در این دوره همچون سایر ولایات
كرمان رونق یافت.كما اینكه مجموعه گنجعلی خان در كرمان باقی
مانده این دوران است.[7] در
عهد صفویه با توجه به تلاش سران این سلسله در سركوبی ایلات،
طوایف و یا خاندانهای طغیانگر كه به منظور ایجاد
حكومت مركزی و امنیت راهها در راستای تقویت تجارت صورت میگرفت
توجه به موقعیت سوقالجیشی و نظامی قلعه بم یا
اصطلاحاً تأكید بر كارهای نظامی آن هنوز بر سایر كاركردهای
بالقوه آن برتری داشت بطوریكه گنجعلی خان حاكم كرمان در لشگركشیهای
خود به بلوچستان به منظور سركوبی طوایف براهویی، سیستان،
بلوچ و قندهار همواره بم را به منزله پایگاه خود برمیگزید. در
اواخر این عهد كرمان و بم مجدداً دستخوش هجوم اقوام بیگانه گردید
و این بار نوبت افاغنه بود كه با خود مرگ و ویرانی را به دنبال
آوردند. بم در این عهد به علت عدم همكاری
آن با محمد افغان در سال 1133مورد حمله قرار گرفت و قراء حول و حوش قلعه مورد
چپاول و غارت قرار گرفت. اگر چه كه ظاهراً به خود قلعه آسیبی چندان
نرسید.[8]
اقتصاد شهر بم دراین عهد هنوز از توانی برخوردار است و شهر دارای
تولیدات مختصری هست چنانكه بنا به توصیف احمد علی وزیری
در سال 1150 نادر ضمن لشكركشی به كابل و هندوستان از بیگلربیگی
بم تقاضای امتعه و ماكول و ملبوس نمود كه در اجابت آن بیگلربیگی
ضمن ارسال برخی امتعه و ماكول و ملبوس مقداری از ابریشم بم را نیز
برای نادر میفرستد. از این تاریخ به بعد دیگر در هیچ
سند مكتوب تاریخی نمیتوان ذكری از ابریشم بم دید.
احتمالاً اگر تولید ابریشم تا سالهای بعد نیز دوام آورده
باشد در رقابت با تولیدات ابریشم سایر مناطق از جمله گیلان
... بازار خود را از دست داده و منسوخ شده است. خصوصاً اینكه با ورود ایران
به جرگه كشورهای نیمه مستعمره در زمان قاجاریه كشت انواع
محصولات كشاورزی در هر ناحیه عمدتاً با توجه به تقاضای بازارهای
جهانی یا غیر محلی تعیین میگشت كما اینكه
چنانچه در دوره قاجاریه خواهیم دید از زمان گذشته آن سلسله كشت
انواع مركبات و نخیلات كه ابتدا كشت آن در قبل در بم رایج بود كمكم
جانشین سایر محصولات كشاورزی خصوصاً محصولاتی كه عمدتاً
مصرف بازارهای غیرمحلی را تشكیل میداد شد. میتوان سرتاسر این سالها را تا
زمانی كه آقامحمدخان با كشتار گسترده و قتلعام مردم توانست بر كرمان و بم
حاكم شده و بنوعی نظم را جانشین هرج و مرج و تاخت و تاز طوایف
مختلف نماید سالهای پرآشوب و تشنج منطقهای كه طی آن
همواره كرمان و به تبع آن بم ـ خصوصاً بم به علت دارا بودن موقعیت ارتباطی
بین بلوچستان و كرمان دستخوش هرج و مرج و كشمكشهای ملوك الطوایفی
بودند و ره آورد این همه جز از هم گسیختگی شیرازه زندگی
اجتماعی و اقتصادی مردم آن نمیتوانست باشد سالهای حاكمیت
سلسله قاجار را میتوان به 2 دوره تقسیم كرد دوره اول كه بخش عمده
سلطنت آقا محمد خان را تشكیل میدهد سالهای كشمكش برای ایجاد
دولت مركزی و وحدت سیاسی و اداری است دوره دوم نیز
علیرغم وجود تضادهای درونی كه كشور را هر از چند گاهی با
قیامهای مختلف در گوشه و كنار مملكت و یا قیامهای
تقریباً سرتاسری مواجه ساخت و علیرغم آنكه در این دوره
امپریالیزم و استعمار توانستند بر اركان سیاسی و اقتصادی،
اجتماعی مملكت پنجه بیفكند با این وجود سالهای آرامش و
ثبات ظاهری كه در پناه آن اقتصاد ایران توانست با وجود ساختمانهای
كهنه حاكم بر آن خصوصاً كشاورزی لنگلنگان به راه خود ادامه داده و در مناطق
و یا بخشهائی كه امكان بالقوه آن وجود داشت به بازسازی خود
بپردازد به ویژه اگر این بازسازی با دوران قرار داشتن سیاستمداری
مدبر بر قدرت همراه میگشت امكان نوسازی و توسعه نیز فراهم میگشت.
بهرحال در دوره اول سلطنت قاجاریه هنوز بم به مثابه قلعه و پایگاهی
نظامی مورد توجه بود چنانكه به دستور آقا محمد خان خرابیهای ناشی
از حمله به بم سریعاً ترمیم شد زیرا وی نیك میدانست
كه از آن قلعه میتواند به خوبی برای مقابله با هجوم قبایل
بلوچ، سیستانی، افغان كه در سالهای قبل چنانچه ذكر شد بارها از
طریق بم به نواحی كرمان حمله كرده بودند استفاده كند. در آن زمان بم
همچون دوران قبل مركز و انبار مهمات و اسلحه و پایگاه مبارزه علیه قبایل
یاد شده بود. اما در دوره دوم سلطنت قاجاریه بم با تحولی نوین
روبرو شد. رشد جمعیت و وجود امنیت موجب رونق تجارت و مبادله بازار تولید
كشاورزی در شهر بم و تجارت منطقهای با تجار نواحی غرب ایران
ازجمله هندوستان را فراهم ساخت. مردم بم كه تا آنزمان در قلعه بم ساكن بودند از
قلعه خارج شده و اولین هستههای شهر جدید بم در خارج حصارهای
قلعه و برگرد بازاری در صحن امامزادهای در غرب قلعه بم كه تجار یزد
و هرندی و غیره در آن منزل داشتند[9]،
تشكیل یافت و در قلعه بجز دو دسته سرباز و یك صاحبمنصب و چند
نفر توپچی و دو عراده توپ و عمله آن و تقریباً 50 نفر سوار[10]
كسی باقی نماند. شكلگیری هسته جدید شهر برگرد
بازاری ظاهراً موقتی مبین اهمیت بم به مثابه محل مبادله
كالاست كه در شهرهای اروپائی عامل اصلی تشكیل دهنده شهر
است ـ در ضمن شایان ذكر است كه صاحب كتاب جغرافیای كرمان در وصف
بازار مذكور به نكته جالبی اشاره مینماید و آن اقدام این
تجار است. به گفته وی تجار آنجا قماش ابریشم و پنبه و ظروف مس ولایتی
و بلور و قند و چای و ادویه میفروختند و حنا و رنگ نرمانشیر
و روغن و پنبه و برنج و غله و كرباس میخریدند[11]،
بدین ترتیب صنعت ابریشم در بم در حدود سال 1243 هجری شمسی
چنان از بین رفت كه تجار غیر بومی آن را در بازار بم عرضه میكردند.
اهمیت تجاری بم از تعداد راستهها و بازارهائی كه در دوره دوم
قاجاریه توسط حكام شهر ساخته میشود نیز روشن میگردد.
مثلاً در امتداد شرقی بازاری كه در صحن امامزاده تشكیل شده بود
در سال 1221 هجری شمسی بازاری به نام بازار حبیب ال...[12]
خان ساخته میشود كه ظاهراً این بازار (در سال 1260 هجری شمسی
كه این بازار تخریب گردید) قدیمیترین بازار
بود. بعد از آن بازار قاضی (در سال 1246
هجری شمسی) در ضلع جنوبی و حاشیه غربی آن ساخته شد
در سال 1246 سید علی خان خالصه جات بم و نرمانشیر به وی
محول شده بود در امتداد ضلع غربی امامزاده با امتداد شمال ـ جنوبی آن
بازاری بنا كرد كه بنام وی خوانده میشود. در سال 1248 نیز
بازار وكیل در امتداد جنوبی كاروانسرای وكیل در شرق مسجد
كه خود در انتهای بازار حبیبا...
خان بود ساخته شد. ظاهراً بازاری كه بنام امیر نظام از حكام كرمان و
بلوچستان در سال 1379 ه.ش ساخته شد كه در خیابان كشیهای جدید
شهر از بین رفته است بازار سید محمد خان نیز كه بر بازار امیر
از شمال به جنوب عمود است در حدود سالهای 1280 هوش ساخته شد و در حال حاضر
محل كسب و كار آهنگران و مسگران است[13].
در این زمان بم شهریست پررونق و معمور چنان كه احمد علی وزیری
مینویسد دراین زمان (در سال 1256 ه.ش) بم در كمال آبادی
و معموریت است و عمارات عالیه بنا كردهاند، شش حمام دارد .... مساجد
متعدد دارد .... از همه نوع حرفه در آنجا میباشد. بازار مرحوم وكیل
ساخته كه همه نوع كاسب در آنجا مشغول كارند ... مسجدی هم عبدا... بن عامر در
زمان خلافت عثمانی ساخته كه اكنون معمور است. و مسجد حضرت رسول عمارات عالیه
در بم است[14].
پاتینجر نیز از باغهای این شهر بخصوص محصول انار در آن
تعریف میكند و آنرا بهتر از انار شیراز و یا بغداد میخواند[15].
فیروز میرزا حاكم بم نیز در سال 1260 ه.ش تقریباً ـ 1881
میلادی مینویسد: قصه بم بواسطه حناكاری هیچ
نسبت به چهل و سه سال قبل كه دیده بود نداشت: آبادی و شهر خوبی
شده و الان هم رو به آبادی است[16].
همچنین اعتمادالسلطنه نیز در مرات البلان از كشت سیر و انار و
مركبات در شهر بم خبر میدهد، از انواع میوهجات سردسیر و گرمسیری
بم بخصوص انار آن بینهایت ممتاز است و سابقاً نخلستان كمی
داشت. الحال تقریباً ده هزار میل نخل دارد. انواع مركبات هم در این
زمان بعمل آورده میشود و برخلاف سابق بسیار است.[17] بدیهی است رونق در زمینه
كشاورزی و تجارت با ازدیاد جمعیت و گسترش فیزیكی
شهر ملازم است تا جائی
كه برخی از روستاهای اطراف بم نیز تدریجاً به صورت محلات شهر
در مینمایند[18]
در اواخر دوره قاجاریه دروازههای شهر بم عبارت بودند از شمال به
دروازه آسپیكان، شرق دروازه باغ، جنوب شرقی دروازه خیرآباد و
جنوب دروازه كند، جنوب غربی دروازه بید آباد و غرب سعدالدوله و دارائیو
ناگفته نماند ... محلههای امروزی ... در اواخر دوران قاجار وجود
داشتند و بعنوان آبادیهای اطراف شهر تلقی میشدند مثل عیشآباد،
محداب، قصر حمید، باغان، افشارخان كوزران و دشتو.[19] بنابراین بم با چهرهای روبرو
شد سالهای سلطنت قاجاریه را پشت سر نهاد. بم در بیست
ساله اول قرن حاضر ازجمعیت زیادی برخوردار نیست و به تبع
آن، گسترش فیزیكی چندانی در شهر رخ نداده است. برخی
نوسازیها در بافت شهر به دستور رضا شاه و نه بدلیل نیاز و ضرورت
درونی ـ رخ داد (از جمله خیابانكشی سال 1309 كه شبكهای
شمالی جنوبی است و از مركز شهر به طرف جنوب امتداد مییابد)
با این همه اهمیت اقتصادی بم در سال 1316 آنرا بصورت مركز
شهرستان درآورد و از آن پس فونكسیون اداری نیز به سایر
فونكسیونهای آن اضافه گردید. در اینزمان همگام با سیاستهای
توسعه شهری كه از طرف دولت وقت اتخاذ گردید، چهره شهر بم بتدریج
دگرگون میگردد هنوز كشاورزی پررونق اطراف بم و روستاهای اطراف
آنرا به صورت محل اصلی مبادله كالا بین شهر و روستا نگه داشته و
چنانكه فرهنگ جغرافیائی سال 1332 ه.ق اشاره دارد تعداد مغازههای
شهر را در 500 باب در سه بازار موازی با هم برآورد میكند شهر بم در اینزمان
13500 نفر است[20].
منبع فوقالذكر اشاره دارد كه بم: مركز بازرگانی دهستانهای دارزین،
كركوك، حومه، پشت رود، رودآب، عزیزآباد، برج اكرم، ریگان، گنبكی،
مونمك، ده مكری و بخش جبال بارز از شهرستان جیرفت محسوب میشود
و نیز ساكنین قراء دهستانهای مذكور احتیاجات خود را از این
مركز تهیه و مازاد محصولات خود را در این محل به فروش میرسانند.[21]
بدین گونه شهر بم علیرغم فراز و نشیبهای فراوان تاریخی
و چپاولگریهای قومی كه هر از چند گاهی پهنه كرمان و شهر
بم را درنوردیدند توانست با كمك استعدادهای بالقوه خود و با كمك و
تلاش مردمان پرتلاش خود كه هیچ امكان بالقوهای بدون آن به فعل در نمیآید
با دستمایهای نه چندان اندك قدم به عرصه تاریخ معاصر گذارد. 2ـ نژاد و قومیت: بحث پیرامون نژاد و قومیت بم
جدا از منشاء قومی در استان كرمان ممكن نیست از اینرو به جای
بحث درباره قومیت مردم بم بطور خاص اینرا در كل استان پی میگیریم. پارسیان باستان در گذشته به 6 طایفه
به نامهای مرفیان، ماسپیان، پانتالیان دروسیان و
گرمانیان تقسیم میشدهاند كه ضاهراً طایفه گرمانیان
از اجداد مردم ساكن در ولایات كرمان بودهاند و یا لااقل از اجداد
مردم یكجا نشین كرمان بودهاند در مورد منشاء قومی عشایر
كرمان اطلاعات بیشتری در دست است ... عشایر كرمان كه از تیرههای
مختلف بلوچ، ترك، عرب و بومیان قدیم نشات گرفتهاند 40 ابل، 191 طایفه
و 230 تیره كوچرو در اطراف شهرستانهای كهنوج، بافت، سیرجان، جیرفت
و بم به سر میبرند، عشایر نیمه كوچرو عمدتاً در اطراف شهرستان
جیرفت و بم اقامت دارند و بیشتر آنها را بلوچها تشكیل میدهند.
محدوده كوچ این عشایر كوچكتر است و به دامداری و كشاورزی
مشغولند. ایل شیهكی از ایلات استان كرمان است كه عمدتاً
درحوالی بم سكنی گزیدهاند. دیگر ایلات استان كرمان
عبارتند از: افشار، بچاقچی، پشتكوهی، رایینی، لری،
آیینهای، لك، خراسانی، سیمندی، لری
كوهپنجی عزبا قرابی، گودرزی، مهنی، جاویدان، كحچی،
آسیابر، راهی پارچی، جبال بارزی، جرحندی، جلالی،
رودباری، هرت، سرحدی، ورمشكی، نوشادی، یزد سفید،
سرحدی، شهریاری، پشهوكی، لره طیری مارزی،
غدادی زجازی، كماچی، سلیمانی و مولایی
توریكی.[22]
كه همانگونه كه ذكر شد و از اسامیآنها نیز مشخصاست عمدتاً از ایلات
مناطق دیگر ایران بودهاند كه در مقاطع مختلف تاریخی
معمولاً بدنبال تقسیمات حكومتی به این محل كوچ نمودهاند. ـ ایل بچاقچی: این ایل
كه از آذربایجان به حدود سیرجان كوچانده شدهاند لااقل از قرن 8 هجری
در این منطقه سكونت دارند. جمعیت این ایل را دكتر ودیعی
در سال 1353 برابر 500 خانوار میداند.[23] ییلاق
این ایل ارتفاعات چهارگنبد و بلورد و گرمسیرشان عینالبقر
و مراتع پیرامون آن بوده است طوایف این ایل عبارتند از:
اتگلوینه، گوهر، شول، عباسلو، سوخته چال، سار سعد لو، خروس لو، پوررضا و امینی.
مردم این ایل به دامداری در حد رفع نیاز خود میپردازند. ـ ایل عمده این ناحیه ایل
افشار است كه در زمان شاه طهماسب صفوی به كرمان كوچ كرده بودند. سرزمین
این ایل از جنوب غربی در جهت جنوب شرقی رفسنجان تا جاده
كرمان ـ بم ادامه دارد طوایف آن عبارتند از: حمزی لوی، قاسم
اولادی، جلال لو، آل گوا و زرگر و صفی قلی اولادی. ـ ایل لك: این ایل حدود
1100 شمسی از فارس به كرمان مهاجرت كردهاند. ییلاق این ایل
ناحیه بزنجان و گرمسیر آن دولت آباد است مردم آن از طریق دامداری،
زراعت، شترداری و صنایع دستی امرار معاش میكنند، طوایف
این ایل عبارتند از: لك، سرگداری، مهنی، كوچك خانی،
سلطان شیخ و عرب سلنار. ـایل جبال بارزی: كوهستان جبال
بارز از شمال به جنوب كشیده شده كه شهرستان بم در شمال و جیرفت را در
جنوب قرار میدهد. این ساكنان قدیمی این كوهند كه
سرزمین خود را به سه ناحیه مجزا به نام مسكون، امجز و گاوكان تقسیم
نموده و در هر یك از این نواحی یكی از ریش سفیدان
ایل رهبری ایل را به عهده دارد. ییلاق را مسكون و
گرمسیر را گاوكان مینامند امجز نیز ییلاق خوانین
جبال بارز میباشد طایفههای این ایل عبارت هستند
از: ملایی، سنجری، محمودی، بیدمشكی، جعفری،
رشیدی، پیمانی، برشكاری، سرحدی، پورجمعه و درینی. ـ ایل مهنی: این ایل
از ایلات قدیم استان كرمان است ییلاق آنان ناحیه
رودبار و قشلاق آنها پیرامون جیرفت و اسفندقه میباشد. طوایف
این ایل عبارتند از: جلالی، كاموانی، احمدی برخوردی، مارزی، دلفاردی،
بهرآسمانی و ولدی. ـ ایل لر: به دو دسته تقسیم میشوند:
لرهای كرمان و لرهای اوشاغی. گروهی از لرهای
كرمانشاه نیز در حوالی كوه پنج و وكیل آباد و پاریز سكونت
دارند. لرهای كرمان ظاهراً در عصر تیموریان به این ناحیه
كوچانده شدهاند. ـ اعراب: این ایل كه از قرن
هشتم هجری به شهر بابك آمدهاند و سپس به راویز و میمند رفتهاند
در حال حاضر تابستانها را در داراب و زمستانها را نیریز، هرات و
مروست فارس سكنی میگزینند. طایفههای این ایل
عبارتند از: فریدی، عبدالهی، لومحمدكتی، عرب حاج حسینی،
عرب بنی اسدی.[24] 3ـ زبان: مردم استان كرمان به زبان فارسی به گویش
كرمانی سخن میگویند علاوه بر آن اقلیتهای مذهبی
ساكن در این استان نیز زیان خاص خود و عشایر غیرفارس
نیز به زبانهای اصلی خود چون تركی (در ایل بچاقچی
و افشار) و عربی نیز سخن میگویند. 4ـ دین: اكثر مردم این استان مسلمان و شیعهاند.
اقلیتهای ساكن كرمان عبارتند از: زردتشتیان (به ویژه در
بم). 5ـ مراحل گسترش شهر بم. با توجه به مطالب یاد شده در سابقه
تاریخی شهر بم، ارك بم اولین سكونتگاه مردم این مرز و بوم
بوده است، در این قسمت به مراحل گسترش شهر توجه بیشتری داریم. مراحل گسترش شهر بم را در 5 مرحله مختلف
دستهبندی مینمائیم: الفـ ارك بم تا سال 1260 بـ شهر بم از سال 1260 تا سال 1300 پـ شهر بم از سال 1300 تا سال 1320 تـ شهر بم از سال 1320 تا سال 1345 ثـ شهر بم از سال 1345 تا سال 1355 (تهیه
طرح جامع) جـ شهر بم بعد از طرح جامع (1355 به بعد) الفـ از ارك بم تا سال 1260: بم براساس مدارك موجود و همانطوری كه
قبلاً نیز مطرح گردید یكی از شهرهای قدیمی
ایران بوده و همیشه دارای نقشی نظامی و دفاعی
بوده است، تیپ معماری ارك بم، قسمتهای تودرتو كه عبور مهاجمین
را با دشواری مواجه میسازد گویای این مطلب است.
ارك بم و استحكامات آن تا سال 1209 كه آقامحمدخان قاجار موفق به اسارت لطفعلیخان
زند گردید مسكونی بوده و ماوای اهالی بم بوده است. ارك به
كرات مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است و موقعیت نظامی و دفاعی
آن بر اهمیت اقتصادی منطقه ارجعیت داشته است. آخرین ویرانی
و تخریب عمده ارك بم مربوط به سال 1209 و تسلط آقامحمدخان قاجار بوده است و
مرمت آن فقط در سال 1295 و توسط عباسقلی خان جوانشیر صورت پذیرفته
است و مسكونی بودن آن تا این سال محل سكونت بوده است. البته این
بازسازی مرمت باز هم اهمیت نظامی ارك را شاخص مینماید
و به احتمال زیاد سكونت اهالی به خارج از بم شروع شده است. بـ شهر بم از سال 1260 تا سال 1300. گرچه تاریخ دقیق انتقال ساكنین
بم از ارك به خارج آن مشخص نیست ولی بهرحال به دلایل مختلف،
بخصوص افزایش جمعیت، نامناسب بودن واحدهای مسكونی داخل
ارك، خاطرات ناگوار از كشت و كشتارها و عواطف ساكنین، وجود باغات و آب مناسب
در خارج ارك و از همه مهمتر امنیت نسبی حاكم بر منطقه، مروم شروع به
خروج از ارك نموده و اولین سكونتگاه خود را به تدریج احداث نمودند،
مكانیابی محل جدید سكونتگاه خارج ارك بم میباید دو
عامل مهم را در نظر گرفته باشد: اول: استفاده از اراضی مناسب كشاورزی
و باغات و همجواری با آب قنوات. دوم: نزدیكی به ارك بم و
استفاده از اراضی بایر. بدیهی است كه انتخاب دوم پیروز
گردید، چه اولاً بهرحال نزدیكی به ارك بم و قوت قلب وجود
استحكامات ارك و نزدیكی به ساكنین ارك كه هنوز سكونت در خارج
ارك را قبول نكرده بودند و از همه مهمتر نگهداری از باغات و جلوگیری
از تخریب آنها باعث گردید كه مردم در همجواری ارك اقدام به
برپائی سكونتگاه خود نمایند، بدین ترتیب خانههای
بهتر در جنوب غربی قلعه و در پناه مرتفعات و اراضی تپه مانند نزدیكی
آن احداث گردید و قصبه بم بوجود آمد. این انتقال كه امكان میرود شاید
50 سال بطول انجامیده باشد منجر به برپائی قصبه بم گردید كه
استخوانبندی اصلی شهر بم و رشد آن گردید. با روی آوردن مردم از نقاط دیگر،
شهر جدید بم در كنار ارك قدیمی جان میگیرد. پـ شهر بم از سال 1300 تا سال 1320: متأسفانه از شهر بم در این سالها عكس
و یا مدارك گرافیكی دیگری در دست نیست تا
بتوان محدوده و حدود شهر را مشخص نمود، ولی با عنایت به قرائن و نوشتههای
پراكنده جمعیت شهر را در این سالها حدود 3 تا 4 هزار نفر میتوان
تخمین زد و محدوده شهر نیز به همین نسبت بوده است، بازار شهر
گرچه مربوط به سالهای بعد است ولی احتمالاً بر پس مسیر تجاری
قبلی احداث گردیده است. مرحوم رزمآراء در فرهنگ جغرافیائی
ایران كه مربوط به سال 1332 است، محدودهای از شهر بم را ارائه داده
است كه این محدوده را میتوان با تقلیلی منطبق بر نوشتههای
موجود برای سالهای 1320 نیز حدوداً بدست آورد، چه بدلیل
شرایط خاص بم و وجود نخلستانهای وسیع نوع رشد آن متفاوت از دیگر
شهرها میباشد. تـ شهر بم از سال 1320 تا سال 1345: مهمترین منبع استفاده برای مشخص
نمودن حدود شهر در این سالها و گسترش صورت پذیرفته را میتوان
كتاب فرهنگ جغرافیائی ایران تألیف مرحوم رزمآراء دانستو
در این كتاب آمده است اكثر خانههای این شهر از خشت و گل ساخته
شده و تنها دارای یك خیابان مشجر است این خیابان
دارای سه فلكه است و در قسمت بالای خیابان سه بازار به موازات
هم كه جدیداً احداث شده و جمعاً دارای 500 باب دكاكین مختلف و
مغازه میباشد ”و نقشهای نیز ارائه شده است كه احتمالاً مربوط
به سالهای قبل از انتشار میباشد. وجود باغت و نخلستانهای زیاد
در شهر باعث شده است كه گسترش شهر بمانند یك لكه روغن كه پخش شود صورت نپذیرفته
است، بلكه با افزایش جمعیت مقداری نیز در داخل باغات
سكونت یافته و اقدام به احداث واحد مسكونی نمودهاند این امر
امروز هم مشاهده میگردد، پراكندهسازی در درون باغات فراوان است. ثـ شهر بم از سال 1345 (طرح جامع). وجود نقشه شهر در سال 1345 كه در سرشماری
نیز مورد استفاده قرار گرفته است و مقایسه آن با وضع موجود حاكی
از این است كه گسترش شهر عمدتاً بینظم بوده است فقط چند محله در شمال
و شرق دارای معابر مستقیم و تراكم ساخت و ساز بالاتری هستند كه
حاكی از گسترش براساس طرح و نقشه قبلی میباشد. در این
مرحله شهر بم بعنوان مركز شهرستان نقش اقتصادی و اداری شهر بم را افزایش
داده است و این نقش تداوم یافته است. جـ شهر بم بعد از طرح جامع (1355 به بعد). طرح جامع شهر بم در سال 1355 تهیه شده
و سپس در سال 1365 طرح تفضیلی آن تهیه گردیده است، اساس
طرح جامع در مجموع رعایت شده است و بخصوص احداث معابر در این شهر
براساس طرح صورت پذیرفته است اما كاربریها بخصوص بعد از طرح تفضیلی
تغییرات زیادی را متحمل گردیده و چنانچه سعی
بیشتری در رعایت كاربریهای طرح تفضیلی
صورت میپذیرفت، سیمای شهر بم از حالت فعلی بهتر میبود،
نقشه شماره (1 ـ 18) مراحل مختلف گسترش شهر بم را نمایش میدهد. نقشه شماره (2 ـ 18) آخرین گسترشهای
شهر را از سال 1359 تا سال 1371 (زمان تهیه وضع موجود طرح حاضر) را نشان میدهد. طرح جامع بم تاریخ: مقیاس: اداره
كل مسكن و شهرسازی كرمان - آرمانشهر شماره: 1 ـ 18 شرح نقشه: مراحل گسترش شهر سطوح گسترش 1ـ بازار 2ـ عیش آباد بال 3ـ قصر حمید 4ـ خواجه مراد 5ـ نهر شهر 6ـ دشتر 7ـ دلگشا 8ـ جكوری 9ـ گوساز 10ـ خواجه عسگر 11ـ كمشك 12ـ عربخانه 13ـ موسایی 14ـ باغ جعفر 15ـ مهتاب 16ـ نهر قنبر آباد 17ـ باغ دشت 18ـ عیش آباد پائین 19ـ باغ نو 20ـ فخر آباد پائین 21ـ فخر آباد بالا 22ـ امامزاده زید 23ـ حافظ آباد 24ـ قطب الدین 25ـ 26ـ 27ـ 28ـ 29ـ 30ـ طرح جامع بم تاریخ: مقیاس اداره
كل مسكن و شهرسازی كرمان شماره: 2 ـ 18 شرح نقشه: گسترش شهر از سال
1359 تا 1371 مأخذ: 1ـ وادی هفتواد: باستانی پاریزی. 2ـ الماس كویر، شرحی از وقایع
تاریخی ارك بم، از هخامنشیان تا زندیه، زهرا سعدپوربهزادی. 3ـ جغرافیای كرمان، احمد علی
وزیری. 4ـ جغرافیای شهر بم، محمد مهدی
محلاتی. 5ـ سفرنامه پاتینجر، دكتر شابدر گودرزی
نژاد. 6ـ سفرنامه كرمان و بلوچستان، فیروز
فرمانفرما، به كوشش منصوره اتحادیه (نظامی كافی). 7ـ مرات البلان، اعتمادالسلطنه. 8ـ فرهنگ جغرافیایی. 9ـ ایلات، چادرنشینان و طوایف
عشایری ایران، ایرج افشار سیستانی. 10ـ مقدمهای بر جغرافیای
انسانی در ایران، دكتر ودیعی. 11ـ سفر در ایران، گاسپار دوویل. 12ـ مقاله پرفسور هانیس كوپه بنام ارك
بم، محمد یوسف كیانی. 13ـ احسن التقاسیم فی معرفه
لاقالیم، مقدسی. 14ـ حدود العالم منالمشرق الی
المغرب.
پی نوشت: |