فصل چهارم ـ موقعیت تاریخی شهر و ارگ بم آغاز دوره صفویه تا حمله افغان،
چنانكه از تاریخ مختصر بر میآید واقعه مهمی در ارگ بم رخ
نداده است، تنها مطلبی كه میتواند اشارهای به آبادی
كرمان باشد ارسال آذوقه توسط مرتضی قلیخان قاجار است برای شاه. حمله اوغان ـ محمود اوغان به نرماشیر
حمله برده و از كوتوال بم خواستار تسلیم شهر میشود، كوتوال قلعه
مقاومت میكند و در نتیجه حول و حوش قلعه یعنی محلات
سرابستان، مهد آب و عیشآباد غارت میشود. در سال 1133 هجری عدهای از
زردشتیان كه بعلت سختگیری نسبت به دولت دشمنی پیدا
كرده بودند به اوغانها میپیوندند. سال 1140 نیز مصادف با شورش محمدخان
بلوچ است كه عاقبت با دخالت امیر محبت حاكم كرمان از جانب نادرشاه شورش پایان
مییابد در تاریخ مختصر چنین ذكر شده كه نادرشاه از امیر
محبت میخواهد كه آذوقه به قندهار و كابل بفرستد و او از جمله كالاهایی
كه ارسال میدارد خرما و حریر بافت بم بوده. ظاهرا صنعت نساجی
تا زمان نادرشاه در بم رواج داشته است. سال 1164 هجری مصادف با حمله بلوچها
به بم كه با مقاومت شاهرخخان و جنگ در صحرای چهل تخم این واقعه خاتمه
مییابد. در این زمان تقیخان به كرمان
حملهور میشود و شهر را تسخیر مینماید ولی حكومت
او دیری نمیپاید. بگفته جد خاندان صاحب اختیاری
فعلی در كرمان ـ این شهر نقش سكه تقیخان بوده است:
بطوری كه ملاحظه میشود ارگ بم
در این زمان معروف بوده ولی رونق سابق را نداشته است. پس از مستولی شدن خاندان زند بر كرمان
این ایالت به دوشق شرقی و غربی منقسم میگردد، كه
گواشیر. خبیص و بم و نرماشیر و راین و راور و زرند و
كوبنان و رفسنجان و انار و بردسیر شق شرقی بوده است و به میرزا
حسینخان سپرده شده بود. كه البته تسلط چندانی بر آن نواحی
نداشت محمدحسین خان سیستانی در ارگ بم بود و خالصه جات بم و
نرماشیر را با مالیات آنجا ضبط میكرد و وقعی به حاكم نمیگذاشت
و چنانكه بر میآید كریمخان زند اهمیت چندانی به
انتساب خوانین نمیداده و تا جای امكان با دادن مقام در صدد
بوده كه امنیت ناحیه را حفظ كرده و عواید آنرا دریافت
دارد. بطوریكه پس از شكایت خوانین كرمان از میرزا حسینخان
به پیش شاه زند ولایت بم و نرماشیر را اقطاع محمدحسینخان
و امیربگ سیستانی مینماید. پس از مرگ كریمخان عدهای از سیستانیان
و بلوچ و اوغان سعی میكنند بوسیله اتحاد با محمد حسینخان
كه در بم بوده كرمان را تسخیر كنند و تا مدتی وجود خوانین متعدد
كرمان و این قبایل برای مردم كرمان بلای جان میشود
بطوری كه از بیگلربیگی تقاضای كمك كرده تا این
ستمكاران را از ارگ بم بیرون برانند. دعوت لطفعلیخان به كرمان در واقع بوسیله
محمد حسین خان سیستانی و پس از او توسط پسرش جهانگیرخان و
محمدخان ولد اعظمخان صورت میگیرد. لطفعلیخان با وجود كمكی
كه از این خوانین میگیرد در كرمان شكست خورده به بم میآید
جهانگیرخان كه همراه شاهزاده زند در كرمان جنگیده بود ناپدید میشود
و همین امر سبب میگردد كه محمدحسین خان سیستانی به
طمع نجات جان پسرش، لطفعلیخان را تسلیم آقا محمدخان قاجار نماید. این دوره از تاریخ كرمان و بم
را باید حكومت خوانین و عشایر دانست زیرا تمام حنگ و گریزها
بوسیله آنها و برای حفظ منافع ایشان صورت میگرفت محمدحسینخان
سیستانی كه در ارگ بم خود را هفتواد ثانی مینامید
پس از مدتی همراه با عده دیگری از خوانین كرمان كور و
نابود گردید. آقا محمدخان كه وضع آشفته و بی سرو
سامان كرمان را بخوبی دریافته بود و علل آنرا خوانین و عشایر
میدانست، بسیاری از آنها را از كرمان كوچ داد و تعداد كثیری
را به صور مختلف بقتل رساند. در سال 1243 هجری عباسقلی خان
قاجار به حكومت قلعه بم میرسد و این مساله ناشی از اهمیت
این قلعه بعنوان پایگاه نظامی در مقابل شورش و بلوای خوانین
و بخصو بلوچهاست. سال 1257 هجری مصادف است با حكومت
آقاخان محلاتی كه در بسلطنت رسیدن محمدشاه نقش موثری داشت،
آقاخان محلاتی و قیام او در بم كه بوسیله اوغان و انگلیسها
حمایت میشد عاقبت از هم پاشیده شد و آخرین شورشی
كه در ارگ بم بدین طریق براه افتاده بود سركوب گردید. در سال 1259 عباسقلیخان ابوالفتح به
حكومت كرمان میرسد روضهالصفا عزیمت او را چنین ذكر میكنند
كه خود روشن كننده وضع ارگ بم در این زمان است قلعه بم كه مخروب بود تعمیر
كرده و در نرماشیر دویست جمازه سوار تفنگچی بسر كردگی
اسمعیلخان برادر عباسقلیخان كرد جهان بیگلو گذاشته كه از آنجا
تا سر حد سیستان را محافظت نماید. حكومت مؤیدالدوله پس از به تخت نشستن
ناصرالدین شاه كه با جنگهای بسیار همراه بود نتوانست بلوچها
را ساكت نماید و ایالت كرمان و نواحی بم آسیب بسیار
دید. در شورشی كه بلوچه بر علیه
ابوالفتح خان براه انداختند، ابراهیم خان سرهنگ بمی و زینالعابدینخان
سرتیپ برادر او كوشش بسیار كردند تا آرامش مجدداً به این ناحیه
بازگشت و ایندو پس از القاء درجه به حكومت بم و بلوچستان رسیدند. سیاست دولت قاجار در مهار كردن قبایل
بلوچ سیستان اگرچه با شقاوت بسیار بوسیله شاهزادگان دنبال میشد،
نه تنها نمیتوانست این قبایل را آرام سازد بلكه هرچه بیشتر
آنها را به طغیان تشویق مینمود، بطوریكه كمكم این
جنگلها نوعی جهاد و مقابله مذهبی بشمار آمد. دولت قاجار كه با جنگ به
نتیجه نرسیده بود و كرمان را خطری برای حكومت تلقی
میكرد، حتی سعی نمود در دوران حكومت نصرهالدوله با دادن مقرری
خوانین این قبایل را آرام سازد ولی این تلاش هم بینتیجه
ماند، لذا ارگ بم كه تا اواخر دوره قاجار یك ناحیه نظامی و دفاعی
در مقابل قبایل طغیانگر بلوچستان بشمار میآمده پیوسته
مورد حمله این قبایل و خوانین آنها قرار میگرفت. |