بازگشت به فهرست كتاب
فصل دوم ـ
تاریخ شهرنشینی و، شهرسازی
ـ قبل از اسلام، اولین تمدنهای اسكان یافته
در ایران مشكلات كوچ آریاها به فلات ایران
ـ ”تیرهای از نژاد آرین كه به ایران آمده از همان آغاز
كار با مشكلات گوناگون مواجه گردیده كه مهمترین آنها مبارزه با بومیهای
محلی بوده است. اینان بسختی در برابر امواج پیشروی
مهاجرین مقاومت میكردند و به آسانی آنها را در قلمرو خود راه
نمیدادند و تابع میهمانان ناخوانده نمیشدند ولی بهرحال
نژاد آرین بسرعت بر بومیان محلی غلبه یافت و در هر منطقه
پس از استیلای كامل به ایجاد برجها و باروها پرداخت كه این
برجها و قلعهها پس از چندی به دهات و شهرهائی مبدل گردید.“ (شهرسازی و طرحریزی شهری) ساختمان اولین قلاع ـ ”این قلعهها
بوسیله دیواری كوتاه به دو قسمت تقسیم میگردید،
قسمتی مخصوص حشم و حیوانات بود و قسمتی به خانوادهها اختصاص
داشت. در محوطه قلعه آتش میافروختند و نگهبانان برآن میگماشتند تا
هم از خاموش شدن آتش جلوگیری نموده و خانوادهها را روزانه سهمی
از آن دهند و هم بهنگام یورشهای شبانه دشمن آتش را تیزتر كرده
بدینگونه مردان و مدافعین قلعه را از نزدیك شدن دشمن آگاه نمایند.“
(در شرایط حاضر هنوز سكونتگاههایی مانند قلعه عقدا وجود دارند
كه مردم فانوسی را در هنگام شب بر بالای تیر میآویزند
و آنرا نشانه و مظهر تمدن و وجود یك شهر میدانند) كنت دو گبینو در مورد نحوه بنای
شهرها بدست آریاییها چنین میگوید: ”محل
اقامت خود را از روی یك نقشهای بنا میكردند كه بتوسط
مذهب تقدیس شده، و تجارب اجدادی به آنها آموخته و توصیه كرده
بود، و از آن نقشه بهیچوجه تجاوز نمیكردند ... اول یك محوطه
مربعی را رنگریزی مینمودند بطول یك میدان یعنی
آن مقدار فضایی، كه اسب را بتاخت بیندازند، بمیل خود یك
نفس بدود (یك فرسنگ و نیم در یك فرسنگ و نیم)، بدون اینكه
بایستد. در وسط آن آتشی مقدس را میافروختند كه بمنزله حافظ حقیقی
مكان بود، و برای احتیاجات مادیهء خود از آتش استعاره میكردند
و با كمال دقت و مواظبت شب و روز محترماً آنرا محفوظ نگاهداشته، هرگز نمیگذارند
خاموش بشود. بعد از سه روز آنرا به اتشكدهء عمومی
حمل مینمودند، و بجای آن آتش دیگری میافروختند
... بالجمله در جنب آتشكده یك حوض و آبگیری حفر میكردند
به تناسب و اندازهء جمعیت سكنهای كه در آن آبادی بایستی
اقامت بجویند و آب در آن جاری ساخته پر میكردند ... وقتی
كه آتشكده و آبانبار تمام شد، مشغول بنای خانه و منزل میشدند. ابنیهء
آنها یك یا چند طبقه در روی مجردیها ساخته میشد، و
در اطراف آن حیاطها و ملحقات دیگر امتداد مییافتند، كه
وسعت انها به تنایب مكنت صاحبانش بود ... پس از آنكه همه این اعمال
بپایان میرسید و از درختكاری و ایجاد باغ و بستان
در داخلهء آن بلد (سیته) فراغت حاصل میكردند، مهاجرین میآمدند
و در آنجا منزل مینمودند. واندیداد میگوید: این یك
اجتماعی بود از موجودات منتخبه از زن و مرد از خوشگلترین و بهترین
آنها.“ در جنب محوطه اول، كه فقط دارای یك
در مدخل كه به برج بلندی كه محل پاسبانان بود نصب كرده بودند، یك
محوطه دیگر باندازه اولی بنا میكردند، برای اینكه
رمه و حیوانات خود را شبها یا در فصل زمستان كه ماندن آن بیرون
ممكن نبود جای بدهند. شهرهای ـ آی ریانا و ایژا ـ
هم همین صفت را داشتهاند، و بعدها هم شهرهایی كه در ممالك جدید
بنا میشدند، دارای همین صفت بودهاند.“ (تاریخ ایران) ”اشتباهی بزرگ است اگر تصور كنیم
كه تمدن با قوم آریا به ایران آمد و یا اینها موجد اصلی
و اولیه تمدن در این سرزمین میباشند، چه نه تنها قبل از
شروع مهاجرت این قوم حكومتهای مختلفی در ایران وجود داشت
و تمدن عظیمی بنیاد گذارده شده بود بلكه خود قوم آریا از
حیث تمدن در بادی امر در وضعی پایینتر و پستتر از
این اقوام و اجتماعات قرار داشت و حتی چیزهای بسیاری
از آنها آموخت و اقتباس نمود.“ (شهرسازی و طرحریزی شهری) ”شهرسازی و شهرنشینی در
دوره ماد“ ”از نبشتههای آشوری چنین
برمیآید كه در خاك ماد نقاط مسكونی مستحكم دژ گونهای و
نقاط مسكونی كوچك دیگری در اطراف آن وجود داشتهاند و ساكنان
نقاط اخیرالذكر بهنگام ضرورت میتوانستند بدرون حصار دژ پناه برند.
تفاوتی كه در زبان پاسی باستان در تسمیهء نقاط مسكونی و
دژها وجود دارد از همین تفاوت مفهوم ناشی میباشد. چنین
دژی ممكن بود نقطهء مسكونی دایمی و یا پناهگاه موقتی
باشد یعنی حصاری كه در درون آن مكانی خالی برایافراد
و دامها وجود داشته باشد. تصاویر آشوریی از دژهای مادی
بجا مانده است كه وضع استحكامات مزبور را نیك نشان میدهد. دژهای مزبور ساختمانهای محكمی
بودند بر ارتفاعات و صخرههای طبیعی و یا گاهی بر
خاكریزها و تپههای مصنوعی گرداگرد آنها لااقل یك دیوار
(خارخار) و یا گاهی چندین حصار متحدالمركز (كیشسو) كشیده
شده بود. در طول حصار برجهایی بفاصلههای معین تعبیه
شده بود و سر بر برجها و حصار برای تیراندازی از كمان كنگرهدار
بود. در بعضی موارد در شیب تپهء طبیعی دیواری
با آجر ساخته میشد كه شیب را عمودی سازند حصار اصلی و شاید
كنگرهها، همچنانكه در ”اوراتور“ نیز متداول بود با سنگ ساخته میشد و
بدنهء حصارهای دیگر با خشت خام. غالباً دژها را طوری میساختند
كه خندق و یا مسیر طبیعی رودخانهای دفاع از آنرا
تكمیل كند. غالباً در درون دژ منزل حاكم و فرمانده را نیز با برج و
بارو مستحكم میكردند، ولی برغم قدرت حصارهای خشتی و وسایل
گوناگونی كه مباشران دژها برای تحكیم آنها بكار میبردند،
تاریخ جنگهای ماد و آشور نشان میدهد كه مادیها ندرتاً به
نیروی دفاعی حصارهای خویش استظهار میورزیدند.“ (تاریخ ماد) ”اگرچه ممكن است كه قدرت فلان یا
بهمان فرمانفرما، در بعضب موارد فقط در حدود یك ده مستحكم (و نقاط مسكون
كوچك اطراف آن از همان عشیرت بودهاند) نفاذ داشته ولی بر روی
هم ظاهراً ”فرمانفرما“ ـ با ”ساستار“ با رئیس“ دهكدهء عشیرتی“ ـ
كه ”ولی پتی“ نامیده میشد فرق داشته است. لااقل از لحاظ
نظری ”ویسپتی“ ـ در سازمان عشیرتی و قبیلهای
صاحب مقام بوده و چنانكه گفتیم محتملاً انتخاب میشده است. بدین
سبب ممكن است در بسیاری موارد ”ویسپتی“ نمایندهء
منافع عامهء افراد عضو جماعت محسوب میشده، این خداوند (پیر) ده
در عین حال داور انتخابی و یا رئیس دادگاه جماعت نیز
بوده است.“ (تاریخ ماد) با توجه به كمبود منابع و ماخذ از ساختمان اینگونه
شهرهای دوره ماد ”عجالة ناگزیریم بشرحی كه در تألیفات
نویسندگان یونانی موجود است اكتفا نمائیم. و اطلاعات ایشان
را از این رهگذر ناچیز است. هرودوت میگوید كه دژ مركزی
”اكباتانا“ با هفت دیوار متحدالمركز محاط بوده كه هر یك بلندتر از قبلی
و برنگهای مختلف ملون بوده (سفید و سیاه و سرخ ”آبی، زرد
قهوهای و كنگرهها نقره فام و زردفام بودند). ساكنان شهر خارج از این
حصار منزل داشتند. برخیاز محققان اظهار عقیده كردهاند كه ناقل و مجری
افسانهء ساختمان شهری قدیم راكه در اساطیر ایرانی
شایع است برای هرودت نقل كرده و وی خود آن افسانه را مربوط بشهر
اكباتانا پنداشته و نقل كرده است. ولی نقوش آشور نشان میدهند كه
دژهائی محاط به دیوارهای متحدالمركز در خاك ماد وجود داشته و
عنقریب همان تناوب رنگها كه مذكور شد ـ نیز در اشكوبهای بروج
معابد آشوری ـ بروجی كه متدرجاً یكی از دیگر كوتاهتر
بود ـ (زیكورات) مشهود است.” (تاریخ ماد) پولیبی در قرن دوم قبل از میلاد
اكباتانا را اینگونه توصیف میكند: ”بگفته او اكباتانا از لحاظ
شكوه و زیبایی وصفناپذیر بوده و درون آن شهر كاخی
قرار داشت كه محیطش هفت استاد (بیش از یك كیلومتر) بود
تمام قسمتهای چوبی بنا از چوب سدر یا سرو بود ... تیرهای
سقف و ستونها، سردرها و دالانها با صفحات طلا پوشیده شده بود و سفالها از
نقرهء خالص بود. میبینیم كه این عمارت نیز سردرهایی
داشتند كه ستونهای چوبی آن با طلا و نقره پوشیده شده بود.
ساختمان معبد آناهیتا (در كنگاور) نیز چنین بوده.“ (تاریخ
ماد) 2ـ دژ مادی از روی نقش برجسته دوره شاروكین، پایان قرن هشتم ق.م 3ـ دژ كوهستانی مادی از روی نقش برجسته آشوری در
دوره شاروكین، پایان قرن هشتم ق.م شهرسازی و شهرنشینی در
دوره هخامنشیان شهرسازی در این دوران با توجه
به این مسأله كه هنوز تمدن اقوام مختلف (آریایی ـ هند و
اروپایی) پیشرفت چندانی نكرده بود و در حقیقت در
شروع و ابتدای كار بود به دو صورت مختلف شكل گرفت. اول شهرهایی
كه اقوام آریایی در آن سكونت داشتند كه از قسمتهای ذیل
تشكیل میشد: الف ـ كاخها كه محل سكونت و زندگی سیاسی
رؤسا و شاه با شاهنشاه بود ب ـ قسمتهای اداری و انبار كه ارتباط پیوستهای
با كاخها داشتند (منابع اولیه غذایی) ج ـ قسمتهای تعلیماتی
كه محل آموزش كودكان و جوانان و همچنین قسمتی كه به میانسالان
(فرماندهان سپاه) پیران ریش سفید تعلق داشت. (مقاله شهر در تاریخ ایران) بطوری كه مشاهده میشود در این
گونه شهرها مراكز تجاری وجود خارجی نداشت بلكه روش اقتصادی
برمبنای بهرهبرداری از نیروی اقوام بومی استوار
بود. بنابراین بدیهی است كه در این مرحله از تمدن احتیاج
چندانی به مبادلات و تجارت بین نواحی مختلف به چشم نمیخورد.
چگونگی شهرهای نوع دوم كه محل سكونت همین اقوام بومی بود
دقیقاً مشخص نیست ولی آنچه كه حدس زده میشود مبتنی
بر آن است كه بین این شهرها و شهرهای اولیه میباید
همسانی وجود داشته باشد.شهرهای بزرگ و با اهمیت مانند تختجمشید
از سنگ ساخته میشد و گاهی از خشتهای بزرگ نیز استفاده
بعمل میآمد، البته اینگونه مصالح اغلب در شهرهای بومی
مورد استفاده قرار میگرفت. مالیات در ایران عهد هخامنشی
از زمان جهانداری داریوش بزرگ با نظم و ترتیب و ممیزی
معین و صحیحی وصول میگردیده است. .... و
استانداران (شهربانان با خشتره پاونها) مشمول و موظف بوصول و ایصال آن بودهاند
در نتیجه این حساب دقیق و منظم مالیاتی در طول بیش
از دو سده عمر شاهنشاهی این دودمان پارسی، مقداری زیاد
زر و سیم سكه با شمش از راه وصول مالیاتها در خزانههای شاهنشاهی
گرد آمده بودند“. (مقاله علی سامی ـ هنر و مردم) اینگونه جمعآوری مالیات
و وظیفهای كه بعهده شهربانان گذاشته میشده را میتوان
با نحوهء زندگی عشیرتی دوره ماد و دژهای آن زمان مقایسه
كرد اینگونه روش جمعآوری مالیات را نوعی برداشت نظام یافتهتر
از دوره ماد دانست. ”بطور خلاصه آنچه از مجموع بررسیها و
مطالعاتی كه بوسیله محققین و متخصصین فن بعمل آمده
استنباط میگردد، قوم آریا در آغاز حكومت هخامنشی قومی
چادرنشین بوده و شهرهائی كه بوجود آورده بیشتر جنبه كشاورزی
و نظامی داشته است. شاهان هخامنشی خصوصاً داریوش كبیر
كه بر قلمروی وسیع فرمان میراند بمنظور تأمین كامل امنیت
در سراسر امپراطوری خود در نقاط مهم نظامی و سوقالجیشی
به ایجاد شهرهای مستحكمی میپرداخت كه آثار آن هنوز در
محور شوش ـ لیدی ـ مدیترانه ـ شوش، بابل، بغداد، شاهراه قدیمی
خانقین، كرمانشاه كه از گذرگاههای كوه زاكرس میگذرد و تمدن بینالنهرین
را به فلات ایران هدایت میكند و بالاخره در اواخر این
دوره محور شوش به مركز و شمال ایران كه تسلط حكومت مركزی را بسوی
اراضی (شهرسازی و طرحریزی شهر) شكلگیری شهرها بعد از حمله
اسكندر ”باید توجه شود كه تمدن هلسینتیك
با فرهنگ و تمدن هلنی كه همان یونانی باشد بسیار متفاوت
بود. تمدن هلیستیك زائیده تركیب آزادانه تمدنهائی
بود كه قوای آنها یكی پس از دیگری مقهور قدرت نظامی
اسكندر شده بود“ (شهر
در تاریخ ایران) بطور كلی در شهرهای این
دوره اصول جدیدی جایگزین سنتهای غیرانسانی
گذشته شد و شهرسازی براساس اصول و قواعدی قرار گرفت. معابر به اندازه
مناسب و در تقاطعها بصورت نود درجه طرح میشده سقف منازل قدری بلندتر
گرفته میشد، و برتر از همه میدانی در مركز شهر قرار میگرفت
كه مركز مبادلات و هستهء اصلی شهر محسوب میشد. بعبارت دیگر
شهرسازی جدید براصل ادغام دو شهر آریایی و شهر بومی
استوار بود چه در همین میدان مراكزاداری قرار میگرفت.
منازل دریافت فیزیكی این شهرها بصورت مستقل و دارای
نقشه مربع یا مستطیل و پشت بیكدیگر طراحی میشدند
و امكان استقلال هر واحد مسكونی را با خود داشتند البته چنین طرحی
میتوانسته جوابگوی احتیاجات اولیه آن دوران بوده باشد، زیرا
بطور قطع روابط اجتماعی و لقتصادی به پیچیدگی
امروزه نبوده است. ” معمولاً یونانیان تیولدار
همانگونه كه سنت آریاها بود شهرهای نظامی خود را كمی
دورتر از محل سكونت دهات مستعمره خود میساختند اقوامی كه در این
دهات زندگی میكردند بزمین وابسته بودند. اما بتدریج
تعداد قابل توجهی از این قلاع نظامی و دهات مستعمره رشد كرده و بیكدیگر
پیوستند و با كسب اجازه از پادشاهان سلوكی و بعد پارتی ده و
قلعه نظامی بهم پیوسته را شهر خواندند.“ (شهر در تاریخ ایران) ”حفاریهائی كه در اطراف شوش
بعمل آمده ... ثابت نموده است كه در اطراف این مركز قدیمی و ایرانی مهاجرنشینهای
مختلفی بوسیله سلوكیها تأسیس و ایجاد شده بود و
ساكنین آن نیز از حقوق خاصی بهرهمند بودهاند.“ (شهرسازی و طرحریزی
شهری) همچنین بررسی محتوی كتیبه
مكشوفه در نهاوند بسال 1332 شمسی خود به تنهایی میتواند
گواهی باشد بر اهمیت سیاسی شهرها در دوران سلاطین
سلوكیه. ”بطور كلی كتیبهء یونانی
نهاوند از دو قسمت متمایز تشكیل میگردد قسمت اول نامهایست
از مندموس كه یكی از عمال دوران سلوكی در ناحیه مزبور
بوده است ولی در كتیبه عنوانی برای خود در شهر ”لاادیسه“
تعیین نمیكند، ضمناً مندموس فرمان شاه را با اهالی شهر
نامبرده ابلاغ و از آنان درخواست میكند كه فرمان را روی سنگی
نقر نموده در زیارتگاه با مهمترین معبد شهر قرار دهند ... اعلامیه
بانامهء اول ـ ”مندموس به ایلود وروس و به كلیه صاحب مناصب شهر لاادیسه
درود میفرستد كه پس این اعلامیه میبایست سواد
فرمانی كه شاه بمن نوشته است ضمیمه گردد و روی سنگی از آن
سواد بردارید. سپس با نوشتهای كه مقرر داشتهاند مطابقت نموده و آنرا
محفوظ نگاهدارید و سنگ را در معروفترین زیارتگاه شهر نگهداری
كنید. خوش باشید، سال 119 دهم ماه یا نه موس.“ فرمان با
نامه دوم ـ "شاه آنتیبوكوس
به مند موس سلام میرساند و دستور میدهد كه به شئونات خواهر با ملكه "لا ادیسه" بیافزائید و از او قدردانی كنید چه این
امر برای ما بسیار ضروری است نه تنها برای اینكه او
در زندگانیش با ما مهر و محبت و مراقبت شدید خود را نشان داد بلكه او
هنوز نسبت به خدایان (خداوندگار) دارای عشق و احترام بیپایان
است بنابراین ما با مهر و علاقه دستور میدهیم و موافقت خود را
با این امر اعلام میداریم. بمورد است كه او از جانب ما باین
افتخار نائل گردد. خصوصاً مصمم هستیم همانطوریكه در تمام قلمرو ما
انتخاب كاهنین بزرگ از طرف ما انجام میگیرد بدین نحو در
این محل كاهنههائی از طرف ملكه لا ادیسه تعیین
گردد در حالیكه حامل تاجهای طلا و تصویر او خواهند بود. سپس نام
آنها در اسناد یعد از كاهنین ما و خود ما ثبت گردد و خلاصه بعد از
آنكه نام ملكه لا ادیسه در تمام قلمرو تو بعنوان كاهنه بزرگ معروف و مشهور
گردید و كلبه كارها بر طبق گفتار ما انجام گرفت مفاد فرمان را بر روی
سنگی ثبت نمائید تا واقف این مكان مقدس گردد و بالاخره این
عمل پسندیدهایكه نسبت بخواهر ما انجام دادیم نتایج آن در
حال و آینده آشكار خواهد شد. سال 119 .... از ماه كاندیكوی. ".... كاغذ مندموس هم بسیار قابل
توجه میباشد زیرا او در نامه خود یك شهر یونانی را
بنام لا ادبسه عنوان میكند بنابراین معلوم میگردد كه در محل
نهاوند كنونی شهری بدین نام وجود داشته است ... ضمنا مندموس در
نامه خود قبل از اشاره به صاحبان مناصب از شخصی بنام آپولودروس نام میبرد
این شخص بدون شك حكمران باساتراپ شهر لاادیسه و حوالی آن بوده
است. خود مندموس هم نماینده شخصشاه در قلمرو حكمرانی او محسوب میشده
است این نمایندگان كه با درجات كشوری از طرف شاه معین میشدند
اقتباس از رسوم زمان هخامنشی بوده كه در زمان سلوكیها این رسم
بهمان نحو سابق حفظ گردید ... از مطالب آن قسمتی از تاریخ و عقاید
مذهبی پادشاهان سلوكی كه خود را جانشین خدایان یا
در زمره خدایان میدانستند بخوبی معلوم میدارد ضمنا با
مقایسه طرز تفكر پادشاهان سلوكی با مبانی اخلاقی و تمدن
درخشان دوران هخامنشی .... انحطاطی از لحاظ اخلاقی و مذهبی
در تمدن این دوره دیده میشود كه با خودپرستی و غضب مقام
الوهیت توام بوده است و شاهان سلوكی برای اینكه مردم را
وادار به پرستش خود نماید كاهنین مخصوصی از طرف خود برای
این منظور انتخاب نمودند ال با تبلیغ و تعریف از مقام خدائی
شاهان وقت آنان را برتر از مردم عادی جلوه دهند. " (مجله باستانشناسی ـ شماره اول "شهرسازی
در دوره اشكانی"
" شاید مهمترین پدیده این
دوره تلفیق اقوام و شهرهای آنها بود كم شدن فاصله اجتماعی و مادی
بین طبقات اداری و سیاسی و نظامی با مردم عادی
یعنی طبقه مولد منتج به تحولاتی در نحوه معاش و شهرسازی
پارتی گردید. اما هنوز شهرسازی همدان (اكباتانا) بابل، شوش
پاسارگاد و شهرهای هلنیستیك میراث گرانبهائی بودند
كه خطمشی شهر سازی پارتی براساس آن تعیین میشد
و پایههای معماری اشكانی بر روی آنها استوار میگشت
... " (شهر در تاریخ كرمان) " آثار و متون
بابلی گواه این مدعاست كه پارتها از تمدن یونانی در این
سرزمین تا اندازهای جانبداری میكردهاند، بحدی كه
سكههای زمان آنها دارای خطوط یونانیست و حتی
مهرداد كبیر لقب دوستدار یونان را بخود پذیرفت، بهمین جهت
در زمان سلطنت شاهان اشكانی شهرها، مهاجرنشین یونانی در ایران
از بین رفت و حتی خود این قوم با آنكه چادرنشین بودهاند
به بنای شهرهائی پرداختند از جمله تیسفون كه پایتخت آنان
بوده و در بابل نیز آثاری از شهرسازی پارتی وجود دارد.
شهر اشكانی آسور كه بر خرابههای شهر قدیمی پایتخت
آشور ساخته شده و در سال 116 بدست سربازان تراژان ویران گردید نیز
در قرن اول قبل از میلاد بدست ایرانیان و بفرمان شاهان اشكانی
ساخته شد .... سبك ساختمانی اصبل ایرانی در این زمان
طاقهای نیمدایرهایست كه اشكانیان آنرا از خراسان
به بینالنهرین آوردند. این طاقبندی كه غالبا بر ایوانهای
وسیعی مشرف بوده بناهای پرشكوه اشكانی را در تاریخ
معماری مشخص میسازد" (شهرسازی و طرحریزی
شهری) بطوركلی
میتوان گفت كه پس از حمله اسكندر مساله شهرسازی بصورت جدیتری
مطرح گردید و پس از اسكندر كه مبالغ هنگفتی از خزانه شاهان هخامنشی
به غنیمت گرفته بود جانشینان او، سلاطین سلوكی بدلیل
سیاسی و اقتصادی شهرسازی و شهرنشینی را توسعه
و ترویج دادند. بطوركلی
میتوان گفت كه پس از حمله اسكندر مساله شهرسازی بصورت جدیتری
مطرح گردید و پس از اسكندر كه مبالغ هنگفتی از خزانه شاهان هخامنشی
به غنیمت گرفته بود جانشینان او سلاطین سلوكی بدلیل
سیاسی و اقتصادی شهرسازی
و شهرنشینی را توسعه و ترویج دادند. "مهاجرین
یونانی گاهی با افراد بومی مخلوط میشدند و جامعه
مشتركی بوجود میآوردند. زمانی نیز
در كنار شهرهای قدیمی مراكز اجتماعات تازه ایجاد می
كردند. با تاسیس این شهرها و مراكز مستعمرهنشین یونانی
در آسیا سلوكیهها در عین حال سه منظور را تامین میكردند.
(اول) حلقه تازه اجتماعی طرفدار خود در امپراتوری بوجود میآوردند.
(دوم) پادگانهای نظامی كه اغلب در قلاع و یا كنار این
شهرها وجود داشتند امنیت این نواحی را حفظ میكردند.
(سوم) این شهرها مركز عمده داد و ستد و ارتباط تجارتی و كانون توسعه
اقتصادی بشمار میرفت. مجموعه این عوامل باعث تغییرات
كلی در سازمان اقتصادی و اجتماعی سرزمین ایران گردید. " و بطور
قطع چنین تغییرات عظیم اقتصادی و اجتماعی كه
با توسعه بازرگانی همراه بود نقش شهرهای ایران آن زمان را از یك
وضع كاملا نظامی و كشاورزی به مرحله شهر بازرگانی و كشاورزی
تبدیل نموده است و چنانكه گفته خواهد شد توسه اینگونه شهرها در دوره
ساسانیان نیز ادامه مییابد. شهرسازی و شهرنشینی در
دوره ساسانیان "از عهد نخستین شاهان سلاله ساسانی در زمینه
اقتصادی ایران پدیدههای نوینی دیده میشد
و از همه آنها مهمتر تكامل مناسبات فئودالی و اهمیت شهرها بود. احداث
دژها و شهرها در آن عهد از امور عادی گشته بود و در این مراكز مبادلات
و تجارت صورت میگرفت و حرف و پیشهها رشد و رونق حاصل میكرد.
در این زندگی شهری و شهرنشینی در قرن ششم (كه عده
مردم شهرها بمراتب بیش از پیش افزایش پیدا كرد (بویژه
رونق وافر یافت. "
(كتاب تاریخ ایران ـ كریم كشاورز) "شهرهای ایران
در عهد ساسانیان مراكز پیشهها و بازرگانی بودند، بازار قلب این
شهرها را تشكیل میداد و كالاها و مصنوعات گوناگون از اكناف كشور
بآنجا حمل میشد ... در آن عهد شهرهای ایران مراكز پرجوش و خروش
داد و ستد و بازرگانی بود و دروازه آنها بروی كاروانهائی كه ابریشم
را از آسیای میانه و عاج را از هند و پشم را از نواحی دامداری
(میآورد) ... گشوده بود. در میدانهای شهر همیشه هیجان
و جوش و خروش حكمفرما بود و مردم بسیار با یكدیگر خورد میكردند
میفروختند و میخریدند و از آخرین اخبار مطلع میشدند
و به آنچه تازه و غیر منتظره بود مینگریستند و با ترس و وحشت
در بازار یونجه فروشان طیسفون كه میدان اعدام نیز بشمار میرفت
گرد میامدند.
"
(اینگونه میدانها بعد از حمله عرب نیز در شهرهای
ایران وجود داشتند) (تاریخ ایران ـ كریم كشاورز) "معماری و شهرسازی ساسانی از منابع داخل
كشور بهره میگرفت اما بعلل مختلف از جمله كم شدن فاصله طبقه مولد و اقوام
حاكم كه یك معنای آن قدرتمند شدن طبقات محرومتر بود دیگر شهرهائی
بعظمت پاسارگاد و تخت جمشید بوجود نیامد. زیرا اكنون سهم بیشتری
از آنچه كه تولید میشد به صرف طبقه مولد میرسید (دلیل
دیگر این مدعا رشد بیش از حد میزان استفاده از كالاهای
عادی و احتیاجات روزمره در این دوره است) علیرغم آنكه
شاهنشاهان ساسانی تمایل زیادی به تقلید روشهای
اداری هخامنشی از خود نشان میدادند. " (تاریخ
شهرنشینی در ایران) در شهرهای
این زمان افراد مختلف از طبقات گوناگون سكنا داشتند. البته هر یك از
طبقات در محلهای مخصوص قرار میگرفتند. شاهان
ساسانی علاقه بسیار به حفظ اختلاف طبقات بودند و این عمل را با
گذاشتن قوانین و مقررات انجام میدادند. "در كاخها
و ساختمانهای بزرگ خشتخام آجر بیشتر مصرف پیدا كرد. برای
پوشاندن نمای داخلی و خارجی بنا از پوشش گچی استفاده بیشتر
میشد. شباهت بین خانه مردم بازاری و شهر یاران محلی
و حتی كاخهای سلطنتی بیكدیگر زیادتر شد.
بطور كلی تیپ كاخ كسری كه دارای یك در ورودی
مسقف و شاهنشین برای پذیرایی و اطاقهائی در
دو طرف آنست بزعم پارهای از مورخین در خانههای عادی
باندازه كوچكتر متداول گردید. (این روش ساختمان تاثیر بسیار
در نقشه ساختمانها حتی بعد از حمله عرب از خود باقی گذاشت "(تاریخ شهرنشینی در ایران) شكلگیری شهرها "شاهان ساسانی بانیان بزرگ شهرها بودند. مثلا اردشیر
فیروزآباد و شاپور اول بیشاپور و گند شاپور را بنا كردند و انوشیروان
و خسرو پرویز بآبادی تیسفون پرداختند "(تمدن
ایران باستان) توصیف
شهر فیروزآباد ـ "آقای
اسنین در ضمن مسافرت خود محل قدیمی "تور" را كه در حال حاضر فیروزآباد نام
دارد دیدن كرد. این شهر به دستور اردشیر، پیش از رسیدن
بپادشاهی ساخته شده بود و حصاری دایره ای شكل داشت ساختن
شهرها در حصار دایرهای شكل در زمان اشكانیان بسیار معمول
بود. اثر حصار این شهر هنوز روی زمین پیداست و عبارت است
از دو دیوا خشتی. كه در میان آن گودالی قرار دارد. در میان
شهر "تختی" ساخته شده و روی "تخت" ویرانه برجی دیده میشود
و در كنار برج منار "تریال" با آتشدانی كه از سنگهای نتراشیده و آهك ساخته
شده دیده میشود در طرفین این منار آثار پلكانی
تابداری كه بصورت مارپیچ تا بالای برج ادامه داشته. هویت
است در آن بالا در هوای آزاد آتش مقدس را روشن میكردند و پرستندگان
گرداگرد منار حضور مییافتند. در فاصله تقریبی صد متر در
شمال شرقی این مناره پرستشگاهی در روی تختگاهی
ساخته شده بود. كه امروز آن را "تختهنشین" مینامند. این بنا عبارت از یك "چهارطاقی" بوده كه در آن آتش مقدس را روشن میكردند و روی صفحهای
برپا شده بود و فقط روحانیان حق نزدیك شدن به آن را داشتند یك
حوض بزرگ نیز به آن مرتبط بود. در خارج شهر آثار دیگری از ساسانیان
برجاست. "(ری باستان ـ دكتر حسین كریمان) " چهارطاقی
مذكور در واقع محل نگهداری آتش بود كه جز كاهن بزرگ كسی حق ورود به آن
را نداشته است در كشفیات دیگری كه انجام پذیرفته به موارد
دیگری از اینگونه بناها دست یافتهاند. دونالد ـ ویلبر
نیز به این گونه بناها كه در دوره ساسانیان بعلت برسمیت
شمناختن دین زرتشت بسیار ساخته شدهاند اشاره میكند. "معمولا بنای یك آتشكده عبارت است از یك
اطاق چهارگوشه كه سقف آن طاق ضربی است و گاهی اطراف آن را راهرو یا
دالانی گرفته و در هر یك از چهار دیوار اطراف ورود به طاقی
ساخته شده كه به همین مناسب این نوع بناها را بعد از اسلام چهارطاقی
میگفتند. قرار دادن گنبد كه مدور است بر روی بنای چهارگوشه و
تكیهگاه دادن به آن در گوشهها با ایجاد طاقهای گوشهای
سبك خاص ایران است.
" گیرشمن
نیز بهمین مطلب در كتاب تاریخ ایران اشاره میكند "در بنای معابد
تغییراتی صورت گرفت تالار مركز آتشكده، مربع و محصور به چهار دالان
بوده است" مطلب
جالب دیگر اشارهای است كه حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده
بر نحوه طرحریزی شهری در دوره ساسانیان به شرح زیر
ذكر كرده است: "ابن اردشیری
ساسان، بعد از پدر پادشاهی بدو تلعق گرفت و مدت سی و یك سال در
حكم بماند از آثار او ابلاد شاپور فارس و عمارت نیشابور خراسان كه تهمورث
آغاز كرده بود و پیش از اتمام خراب شده، شاپور آن را بر مثال رقعه شطرنج (هشت در هشت قطعه) بساخت
واكاسره را عادت بوده است كه شهرها بر مثال جانوران میساختند چنانكه شوق بر
مثال (باز) و شوشتر بر مثال (اسب و علیهذا "( تاریخ گزیده) بطوری
كه ملاحظه میشود سلاطین ساسانی اسرار زیادی در
بكار بردن خطوط و تقسیمات هندسی به خصوص شبكه قائمه در طرحریزی
شهرها داشتهاند و بطوری كه روشن گردیده در اكثر شهرها مكشوفه محل
دروازهها و شوارع اصلی بر روی این شبكه و به صورت متقارن قرار
میگرفتهاند. آثار
مكشوفه در شهر نیشابور "ویرانههای این شهر باستانی در فاصله
25 كیلومتری غرب كازرون و در مسیر جاده شیراز به اهواز
واقع شده است. شهر تاریخی شاهپور معروف به نیشابور طبق سنگ
نوشتهای بدخط و پهلوی اشكانی و ساسانی كه بر روی یكی
از دو ستون محلی موسوم به جایگاه نزورات در نیشابور نقر شده
است. در بیست و پنجمین سال سلطنت شاپور اول یعنی در سال
266 میلادی ساخته شده است. در این شهر بنای رفیع و
چهارگوشی، كه با سنگهای حجاری شده و بدون ملات بر روی یكدیگر
نصب شده و اطراف آن را دالانی احاطه نموده از زیر خاك بیرون
آمده كه بدون شك باید آن را یكی از معابد زمان ساسانی
دانست. حفاری
مداوم قریب 160 متر از حصار زیبای این شهر از دل خاك خارج
گردید. این حصار كه با سنگهای طبیعی سوكدار و ملات
گچ ساخته شده است. در سطح خارجی دارای برجهای تزئینی
است كه به صورت نیم استوانههای قطور متصل به دیوار نظیر
نیمستونهای قصر ساسانی دامغان ساخته شده است. چنین
استنباط میشود كه این شهر عظیم در زمان آبادانی مورد
توجه زیاد بوده و سه بار در آن تغییراتی داده شده است، ولی
درخشانترین دوره اقامت در آن متعلق به دوره اول و دوم ساسانی است.
آثار تغییرات دوره سوم كه معرف آن پیدایش دیوارهای
خشتی به صورت آرگ بوتان یا قوسهای اتكائی به صورت پشتبند
در پشت دیوار اصلی شهر است، حائز كمال اهمیت میباشد. زیرا
كه قوسهای مزبور برای اولین بار در این مكان و در این
زمان ظاهر شده است. " (مجله باستانشناسی و هنر ایران) علل مبهم
ماندن تاریخ پیدایش شهرسازی " چندی پیش محققین و باستانشناسان با كشف
آثار یك شهر قدیمی بنام جارمو در عراق اعلام داشتند كه قدیمیترین
واحد مدنی در عراق تشكیل گردیده و تاریخ شهرسازی و
اجتماعات مدنی به پنجاه قرن قبل از میلاد میرسد. هنوز محققین
از این كشف جدید خود كه مبنی خاص برای تاریخ تمدن ایجاد
كرده بود به حد كافی بهرهبرداری نكرده بودند كه گروه محققین
دانشگاه شیكاگو به اعتبار بودن آن فرضیه را با توضیح كشفیات
پرفسور برید وود به جهانیان اعلام نمودند و تا بسط كردن كه بر خلاف
آنچه تا آن وقت تصور میرفت اولین واحد مدنی مربوط به 5000 سال
قبل از میلاد نمیباشد بلكه مربوط است به شهری بسیار قدیمیتر
كه در محلی بنام ملعقات در چهل كیلومتری موسل كشف شده و دامنه
تاریخ تمدن را به هفتاد قرن قبل از میلاد توسعه میدهد. به همین
جهت است كه گفته میشود بررسی تاریخ شهرسازی بطور دقیق
و منظم از آغاز پیدایش این فن در جهان میسر نیست. " (شهرسازی و طرحریزی شهری) "آنچه از مجموع بررسیهای
متخصصین و محققین بر میآید، نخستین شهری كه
با رعایت اصول شهرسازی در جهان بنا گردید: شهر كاهون در مصر بود
كه برای اسكان كارگران ساختمان هرم ایلاهوب در سه هزار تا دو هزار و
پانصد سال قبل از میلاد ساخته شده است. این شهر كه قدیمیترین
شهر كارگری دنیا محسوب میشود دارای ساختمانهای
مستطیلی شكلی بوده است كه در آنها رعایت اصول بهداشت نیز
شده بود، در ساختمان این شهر كلیه ملاحظات فنی كه میبایست
رعایت گردد مراعات شده است. از نظر نظامی نیز برای تأمین
دفاع شهر دژ مستحكمی بر فراز یكی از تپههای نزدیك
شهر بنا نموده بودند. " (شهرسازی و طرحریزی شهری) "نخستین پیامبری
كه معروف است به امر شهرسازی توجهی خاص داشت حزقیال نبی میباشد
او ششصد سال قبل از میلاد منطقهبندی را در شهر معمول نمود و دستور
داد كه از لحاظ شهرسازی اورشلیم به مناطقی چند تقسیم شود
و در هر منطقه قسمتی از تأسیسات عمومی و یا خصوصی
بنا گردد و بدین گونه اورشلیم به مناطقی تقسیم گردید
كه در هر منطقه قسمتی از تأسیسات مورد نیاز متناسب با احتیاجات
شهر و موقعیت آن بنا گردید و شاید این نخستین باری
بوده است كه بشریت در ساختمان شهرهای خود قسمتی را به تأسیسات
مذهبی و قسمتی را به ساختمانهای دولتی و قسمتی را
به محل سكونت تخصیص داد. " (شهرسازی و طرحریزی شهر
ری) بنا به
تحقیقاتی كه به عمل آمده است نخستین شهرساز مردی بود بنام
دیپوداموس كه در حدود 480 سال قبل از میلاد میزیست. این
شخص اصولی برای شهرسازی بیان نمود كه این فن را بر
اساس منطقی و عملی مستقر ساخت. اصول بیان شده بوسیله این
شخص شهرسازی را بیشتر از لحاظ تأمین آسایش ساكنین
آن و از نظر تهیه احتیاجات روزمره به نحوی ساده مورد توجه قرار
داده است، بدین ترتیب او معتقد است شهر بایستی از محلههائی تشكیل
شود و ساكنین هر محله بتوانند مایحتاج خود را از بازارهای نزدیك
خود فراهم سازند.
" (شهرسازی و طرحریزی شهری) عوامل مؤثر در سیمای شهر "در سیمای
شهر، و به عبارت دیگر نقشه و نمای آنها، تأثیر چند گونه عامل را
آشكار میتوان دید": (جامعه شناسی ایران) 1ـ نخستین
عامل جغرافیایی 2ـ وظیفه و خدمتی كه شهر بعهده میگرفته
است و 3ـ اعتقادات مذهبی سازندگان بطوریكه
مشاهده میگردد عامل اول به میزان قابل ملاحظهای از حدود قدرت
بشر خارج است و انسان به ناچار میبایست از عوامل مربوط به این
بخش در جهت زندگی بهتر بهرهور گردد. عامل دوم نیز كه اكثر دستخوش
نوسانات تاریخی، بوده نمیتواند به صورت مجرد و بدون توجه به
تاریخ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد بررسی
قرار گیرد. تنها عامل سوم است كه میتوان آن را یكی از
عوامل موثر در شكلگیری شهرهای اولیه شناخته و به صورت
منفك مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. نقش مذهب در شهرسازی قرون اولیه بررسیهائی
كه در ریشه ادیان و مذاهب به عمل آمده، اردیان و اقوام و ملتها
را طی قرون و اعصار در ارتباط زندگی با پیشرفتهای آنها یافته
است. مثلاً مذاهب اولیه بكلی از روح اتحاد گروههای بزرگ بیبهره
بوده است. ادیان مردم اولیه در حقیقت مذهب خانوادگی بوده
و این مذهب حتی اختلاط دو خانواده را نیز ممنوع میشمرد.
بتدریج كه بشریت مراحل تكامل را پیمود با توجه به مزایای
زندگی سعی كرد قیود خاصی را كه مانع اتحاد او با گروههای
دیگر بود از میان بردارد. در این مرحله است كه تحولی در
معتقدات مذهبی پدید میآید و اجازه میدهد كه اقوام
بدون آنكه از مذهب بخصوص خویش چیزی بكاهند برای انجام
شعاعر دینی مشترك با یكدیگر متحد شوند. " (شهرسازی و طرحریزی شهری) "فوستل دوكولانژ در این
باره توضیحی بس جالب داده و نوشته است: "ساختمان شهر در قدیم عملی دینی
محسوب میشده زیرا بلافاصله پس از آنكه خانوادهها و تریبوسها
در اتحاد و اشتراك مذهب موافقت میكردند به بنای شهر میپرداختند
كه این كار نیز عملی دینی محسوب میشد". همین نویسنده درباره تشریفات بنای شهر
روم توضیحات مفصلی داده كه شاهد ارزندهای بر صحت این
مدعا است، وی در این باره مینویسد: " انتخاب محل شهر جدید را به خدایان
واگذاشتند تا با پرواز پرندگان تعیین كند چه محلی برای
بنای شهر مناسبتر است بنا به روایات دینی دالیكارناسیوس
و پلوتاركوس و اویدیوس و چند نویسنده دیگر خدایان
با پرواز پرندگان فلات پالاسیوم را برای این امر معین
كردند. رومولوس نخست به تقدیم قربانی پرداخت سپس از خارهای بیابان
آتشی برافروخت و خود از روی آن با یارانش پرید تا از پلیدیها
پاك شوند پس از آن رومولوس گودالی كوچك كند و مشتی خاك كه از شهر آلبا
با خویشتن آورده بود در آن گودال ریخت تا از خاك نیكان دور نشده
باشد. همراهان نیز به همین نحو عمل كردند و هر یك خاك مولد خود
را در گودالی ریختند. پس از آن
رومولوس خویشی مسین كه بوسیله دو گاو نر و ماده سفید
كشیده میشد در حالی كه خود نیز لباس كاهنان دربر كرده و
چهره خود را با آن قابی پوشانده بود در حالیكه ادعیهای میخواند
دور شهر شیاری كند تا حدود مقدس شهر از خارج معین گردد، حدودی
كه به این طریق بوجود میآمد مقدس بود و حتی عبور از روی
آن هم گناهی عظیم شمرده میشد. " (شهرسازی و طرحریزی شهری) |