بازگشت به فهرست كتاب

فصل سوم ـ

جغرافیای تاریخی،

كرمان و شهر بم ـ

 

جغرافیای تاریخی كرمان

دكتر لاكهارت در كتاب خود ”انقراض سلسلهء صفویه“ موقعیت آنروز كرمان را، چنین تشریح می‌كند: ”در جنوب شرقی فارس ایالت كرمان كه مقر حكومتش شهری بهمین نام بود قرار داشت و همچنین بوسیلهء یك بیگلربیگی (استاندار) اداره می‌شد و بعلت پشم مرغوبی كه داشت از لحاظ تجاری بسیار حائز اهمیت بود. در شرق كرمان صحرای خشك دشت لوت آنرا از ایالت سیستان جدا می‌كرد.

در جنوب شرقی كرمان مكران واقع است كه بطرف مشرق بحدود بلوچستان می‌رسد. در این ناحیه طوایف جنگجویی كه بسیاری از آنان بلوچی بودند اقامت داشتند.

بلوچستان میان مكران در غرب و امپراطوری مغول در شرق قرار داشت و ساكنان آن طوایف وحشی براهوی و بلوچ بودند. فرمان شاهی در مكران و بلوچستان بخوبی اجرا نمی‌شد.“        (طوایف سلسلهء صفویه)

احمدعلی خان وزیری موقعیت كرمان را اینگونه توضیح می‌دهد:

”كرمان بر دو شق غیرمتساوی می‌باشد: شق شرقی كه متصل بصحرای لوط فاصله كرمان و خراسان است از اقلیم چهارم، و شق غربی كه متصل بخاك فارس است از اقلیم سیم، و حد آن بندكوهی كه از شمال غربی كرمان می‌آید از میانهء بلوك شهر بابك و بلوك انار می‌گذرد و فاصله است مابین سیرجان و رفسنجان و قطع می‌كند میانهء اقطاع و بردسیر و جیرفت را همچنین ساردویه را، وهكذا فاصله است و بخاك بلوچستان می‌رسد.“                    (جغرافیای كرمان)

  

جغرافیای تاریخی شهر بم (از صفویه تا دوره قاجار)

پاتینجر سیاح انگلیسی كه بین سالهای 1231 ـ 1238 (ه.ق) بایران سفر نموده، شهر و ارگ بم را از نزدیك مشاهده كرده و نتایج مشاهدات خود را این چنین در سفرنامه‌اش درج نموده است: ”شهر بم تا موقع اخراج افغانها همانطور كه گفته شد، شهر سرحدی ایالت كرمان مصوب می‌گردد و در ظرف بیست سال اخیر چندین بار با كمك بلوچهای مجاور و بتلافی تاخت و تازهایی كه نیروی پادشاهی به ناحیه نرمان شهر (نرماشیر) كرده است درصدد خرابی و انهدام آن برآمده‌اند و در نتیجه برای مبارزه با اقوام مهاجم و مدافعه در برابر آنها قلاع و استحكامات این شهر را بقدری مستحكم كرده‌اند كه شاید در تمام ایران از این حیث بی‌نظیر باشد. قلاع مزبور در محل مرتفع بنا شده و در حال حاضر تشكیل می‌شود از یك دیوار گلی بسیار بلند و قطور و یك خندق خشك عمیق و عریض و شش برج بزرگ در هر ضلع باستثنای برجهائی كه در چار گوشه قرار دارد و چند یارد مرتفع‌تر از سایرین است. بنای قلعه تماماً از گل مخلوط با كاه و مواد قیری ساخته شده و بین دو قلعه مركزی ضلع جنوبی دروازه قلعه قرار دارد.

ارگ در بالاترین نقطه و محلی كه شهر ساخته شده است واقع گردیده و با یك دیوار محكم و بلند و چهار برج از چهارگوشه احاطه و مستحكم و قلعه بندی شده است. محوطه داخلی، تماماً قصر فرماندار را تشكیل می‌دهد و ساختمانهایش در اشغال فرماندار می‌باشد. بازار شهر بزرگ و پر از انواع كالا است. هنگامی كه آنجا بودم گندم كم و نایاب ولی جو و خرما و لبنیات و انواع میوه فراوان بود. باغهای این شهر بخاطر انواع محصول انار شهرت دارند و طعم ویژه و شیرینی آنها مسلط و بدون تردید از تمام انواع اناری كه در شیراز یا بغداد كه می‌گویند بهترین و عالیترین محصول انار دنیا را دارند بهتر است.

آثار خرابه‌های گسترده و متفرق و بقایای ساختمانهای مخروبه‌ای كه گرداگرد این قلعه وجود دارد حاكی از بزرگی و عظمت قدیم شهر بم می‌باشد و بطوری كه شایع است این شهر عظمت و جلال یكی از مهمترین شهرهای ایران بوده است. افغانها در سال 1719 (1140 ه) میلادی به قلمرو ایران تجاوز و تاخت و تاز نمودند معمولاً بعنوان عاملین اصلی زیبا كردن شهر معروف شده‌اند ولی مؤسس شهر نبوده‌اند زیرا این شهر خیلی پیش از آنها وجود داشته است. ولی این نكته كاملاً محرز و مسلم است كه صرف نظر از وضع و شكلی كه این شهر داشته است در دوران تسلط غلجایی‌ها رو به ویرانی و خرابی نهاده است.

می‌گویند در گذشته بعضی از فواره‌های این شهر آبرا تا ارتفاع بسیار زیاد و بمراتب بیشتر از آنچه كه در حال حاضر بعدد علم هیدرولیك در ایران انجام می‌گردد بهوا می‌پرانیده است، هیچ منزلی را در این شهر كامل محسوب نمی‌كنند مگر آنكه دارای آب‌انبار مرمرین و فواره باشد در حدود سه میلی قلعه، راهنمایم توجه مرا بباغی كه چندین جریب وسعت داشت جلب كرد. هنوز آثار دیوارهای آن برجاست و در این باغ در هر گوشه خانه‌های زیبای تابستانی بنا شده بود. او تأیید می‌كرد كه در دوران پررونق افغانها این باغ هر روز دوبار و مرتب توسط وسیلهء آب‌پاشی مصنوعی كه از یك استخر و مخزن بزرگ كه حالا پر از زباله می‌باشد، آب می‌گرفت، آبیاری می‌كردند ـ موقع شهر بم بدون تردید برای چنین زیبایی او تجملات مساعد می‌باشد زیرا شهر در وسط جلگه و در مجاورت جبال پوشیده از برف واقع است و قاعدتاً میبایستی مخازن دائمی و پر بركت آب داشته باشد.“               (سفرنامه پاتینجر)

سرپرسی سایكس در سنهء 1281 هجری قمری به كرمان سفر كرده و مشاهدات خود را در بم اینگونه توصیف می‌كند:

”در ایام اخیر، بم میدان مبارزهء لطفعلی‌خان زند و آقامحمدخان قاجار و در اواسط قرن نوزدهم نیز آقاخان محلاتی چندی قلعهء آنجا را در تصرف داشت تا بالاخره بواسطهء ضعف همراهان خود اجباراُ بهندوستان فرار كرد. پس از این واقعه شهر جدیدی در كنار رودخانه بنا شد كه تصور می‌رود در سنوات ترسالی از خطر سیل ایمن نباشد.

بم 3600 پا ارتفاع (1080 متر) و سیزده هزار نفر جمعیت دارد. خاك این محل حاصلخیز و در میان ناحیهء پر ثروتی واقع شده است و در فصل تابستان باد شمال حرارت هوا را تا اندازه‌ای تخفیف می‌دهد. قراء كوهستانی جبال بارز نیز تا شهر بم مسافت زیادی ندارد و متمكنین شهر تابستان‌ها از مناطق ییلاقی آن حدود استفاده می‌نمایند.

شهر بم چون در منطقهء آسیا قبل از كویته آخرین مركز امور بازرگانی است، دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای می‌باشد. بم تا كویته در حدود هفتصد میل مسافت دارد و از طرفی چون نزدیك سرحد ایران است و پادگان نظامی بلوچستان بیكی از خوانین بم واگذار می‌شود. رنگ و حنای بم فراوان و معروف و از امتعهء تجارتی این شهرستان است.

مساحت شهر نیز نسبتاً وسیع و منازل مسكونی آن كم و بیش مثل خانه‌های اصفهان مشرف بباغ و بوستان می‌باشد و بازار جدید الاحداث آن نیز با اهمیت محل افزوده است ... من و همراهان طبق دعوت مخصوص بقلعه بم رفتیم و از بالای ارگ بخوبی هویدا بود كه آثار شهر قدیم هنوز باقی می‌باشد و دیوار مرتفع و خندق بزرگی دورتادور شهر كشیده شده است. برای ورود بقلعه از بازار كهنه‌ای كه در حدود ششصد ذرع طول آنست و قلعه در قسمت شمالی آن واقع شده عبور نمود. از اینجا بآن طرف نیز نشیب و فرازهایی است كه روی كوه واقع شده و هیچ‌گاه تسطیح نگردیده است. كسانیكه به قلعه می‌روند باید از دروازهء بزرگ و از پای دیوارهایی كه چهل پا ارتفاع آنهاست و از آجر ساخته شده و از معبری كه روی صخره قرار گرفته و دیوارهای آن بیست پا ارتفاع دارد عبور نمایند.

دروازهء دومی قلعه در منتهی‌الیه همین معبر قرار گرفته و شخص پس از عبور از نشیب و فرازهای متعدد دیگری به توپخانهء قلعه می‌رسد. در این جا چند عراده توپ ته پر مشاهده می‌شود كه تاریخ ساخت یكی از آنها 1254 هجری (1838.م) است. راه پست و بلند دیگری را كه طی نمودید بصفهء وسیعی می‌رسید كه چاهی در وسط آن حفر شده و عمق آن در حدود 180 پا (54 متر) می‌باشد. عوام محل می‌گویند كه این چاه را رستم بامر سلیمان بنا كرده است!! از این جا كه گذشتید ببالای قلعه می‌رسید كه ”چهار فصل“ نامیده می‌شود و محل نشیمن حاكم بم می‌باشد.

در شهر بم چند خانوادهء ثروتمند و متمكن سكونت دارند و یكی از بزرگ آنها سلیمان خان است كه سی‌سال قبل فرماندهء مستحفظین سرفردگلدسعید بوده و دیگری اسدالدوله رفیق نگارنده است كه چندین متوالی لاینقطع حكومت بلوچستان را داشته است.

پس از خروج از بم كه روز قبل مرز ایران از آنجا گذشته بم بخرابه‌های ”چهل كره“ رسیدیم. وجه تسمیهء این محل را از چند نفر پرسیدم و در جواب گفتند این باغ سابقاً باندازه‌ای وسیع بود كه روز یك راس مادیان در محوطهء آن گم می‌شود و یا اینكه چهل كره است در آنجا رها می‌نمایند باز از مادیان اثری پیدا نمی‌كنند. چندی بعد شنیده شد یكی از باغات حوالی كرمان نیز بهمین اسم نامیده می‌شود در حالی كه آنقدرها وسعت ندارد و معلوم  می‌شود این موضوع مقرون حقیقت نبوده است و افسانه‌ای بیش نمی‌باشد. اصولاً عدد چهل را مشرق زمینیها خیلی دوست می‌دارند و زیاد استعمال می‌كنند مثلاً چهل تن و چهل چراغ و داستان علی بابا و چهل نفر دزد.

احمد علی خان وزیری در كتاب خود جغرافیای كرمان مطالب زیر را ذكر نموده است: (1231 ه.ق)

”بم یكی از بلدان قدیم و معتبر كرمان بوده، اكنون هم آنجا را       می‌توان گفت. چهل و دو فرسخ در شرقی گواشیر واقع است، هوایش بگرمی مایل و سالم، مردمش را حاجت به رحله الشتاه و الصیف نیست. پیوسته بادی از سمت شمال آنجا می‌وزد كه دفع گرمی هوای آنجا را می‌نماید آبش بیشتر از قنوات است و در كمال عذوبت. ... دوره آن شهر یك      و حصار معمور دارد. بر طرف شرقی شهر كوهی است به ارتفاع 200     ذرع اگرچه با اصطرلاب و اسبابی دیگر ارتفاع نگرفتم لكن برحسب تخمین باید همین قدرها باشد. بر بالای آن دو سور محكم و بروج مرتفع ساختند آنجا را ارگ بم گویند. یكطرف ارگ متصل به شهر است و از یك طرف به خانه مبنی بر خانه‌های متعدد. و انبارها و طویله و باربند و یك چاه آب كه آن 200 ذرع متجاوز است و اكنون آب دارد در نهایت گوارندگی ... در بالای ارگ آسیای بادی است. اسباب آن موجود، هر اوقات بخواهد به سبب باد شمال دایم به دوران است. در سنهء 1253 كه آقامحمدخان محلاتی حكمران كرمان از ایالت معزول گردید به خیال باطل این قلعه را مامن نموده بنای فتنه و تاخت و تاز را در محال كرمان گذاشت عاقبت در آنجا محصور شده امتداد محاصره از یكسال متجاوز شد ـ كه تفضیل آن در تاریخ مشروح می‌گردد ـ از آن زمان به بعد سكنهء شهر در خارج شهر به فاصلهء دو هزار گام كه چند قریه بیكدیگر متصل بود ساكن هستند و شهر بم اكنون حصار و خانه‌ها و چهار سوقش معمور است لیكن جز دو دسته سرباز و یك صاحب منصب و چند نفر توپچی و دو عراده توپ با عملهء آن و تقریباً 50 سوار ـ كه حسب‌الامر ایالت كرمان     آن قلعه مأمورند ـ كسی دیگر در ارگ منزل ندارد.

مردمش در خارج شهر به فاصلهء مزبور آبادانی‌ها كردند و این زمان در كمال آبادی و معموریت است و عمارات عالیه بنا كرده‌اند شش حمام دارد، از آن جمله حمام مرحوم وكیل‌الملك ساخته كه احجار آن مرمر است، مساجده متعدده دارد، مسجدی نیز آن مرحوم بنا فرمود و مدرسهء جد سادات معروف به سادات محكمه در آنجا ساخته معمور است، و موقوفات دارد.

از همه نوع حرفه در آنجا می‌باشد، بازاری طویل مرحوم وكیل ساخته كه همه نوع كسبه در آنجا به كسب مشغولند. بازاری هم حاجی سیدعلی‌خان بنا كرده كه آبادان است. مزار امامزاده‌ای در آنجاست كه او را از نتایج حسن مثنی پسر حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام دانند.

در صحن آن امامزاده نیز بعضی از تجار یزدی و هرندی و غیره منزل دارند و به تجارت اشتغال می‌ورزند. تجار آنجا قماش ابریشم و پنبه و ظروف مسی و ولایتی و بلور و قند و چای و ادویه می‌فروشند و حنا و رنگ نرماشیر و روغن و پنبه و برنج و غله و كرباس می‌خرند. مسجدی هم عبداله‌بن‌عامر در زمان خلافت عثمان‌بن‌عفان در آنجا ساخته كه اكنون معمور و به مسجد حضرت رسول علیه‌السلام مشهور است. عمارات عالیه در بم بسیار است، بخصوص عماراتی كه ابراهیم خان یرتیپ و اقارب او در این زمان ساخته‌اند.“

احمدعلی خان وزیری در كتاب خود اطلاعات جالبی از محله‌های عیش‌آباد و مهداب كه اكنون داخل شهر بم هستند بدست می‌دهد:

”عیش‌آباد، قریه معتبری است كه با بم متصل است، یك خشك رودی فاصلهء آن است. باغات و خانهای بسیار در آنجاست. مهداب، هزاروپانصد گام تا بم مسافت دارد، مشتعل بر باغات و خانهای زیاد، از آثار قدیمه خرابه‌های بسیار در این قریه است كه معلوم می‌شود عمارات عالیه و قصور رفیع بوده است، بانی آنها به واقع و تعیین معلوم من بنده نشده است، مگر خرافات مروم آنجا كه می‌گویند از ابنیهء هلاكوخان مغول و خواجه نصیرالدین طوسی است، و حال اینكه هیچ یك از این دو نفر به كرمان نیامده‌اند و در زمان هلاكوخان كرمان در دست اولاد و احفاد امیر براق قراختای بوده.“

اعتمادالسلطنه كه در سنهء 1294 كتاب خود را بنام ”مرآت البلدان ناصری“ تحریر نموده است در مورد این شهر چنین می‌گوید:

”ازته رود دو فرسخ كه بسمت بم می‌روند باول جلگه بم می‌رسند از اول جلگه بم تا زیاده از ده فرسخ بیابانیست كه از دو سمت آن كوه است یكطرف غربی كوه بسمت ساردو و جیرفت و جبال بارز می‌رود و یكطرف شرقی آن پشت كوه الی سیستان و قاینات لوط و بیابانست.

خود آبادی بم قلعه‌ایست در بالای سنگ كه در واقع خدای آفرین است. در میان جلگه یك تخته سنگ اتفاق افتاده كه اصل ارگ بم را در بالای آن كوه ساخته‌اند دروسط سنگ در سر كوه چاهی حفر كرده كه چهل گز طناب می‌خورد و آب شیرین گوارا دارد و چاه ارگ دویم كه پائین‌تر است سی ذرع طناب می‌خورد و سیم كه در پائین می‌باشد چاهی دارد كه بیست و هفت ذرع ریسمان می‌خورد و بادلوهائی كه چهل‌وپنج من بوزن تبریز آب‌گیر آنست اگر روزی هزار دلو آب از چاههای مزبور آب بكشند كسر و نقصان در آن پیدا نمی‌شود. دور شهر بم حصار محكمی از چینه با بروج می باشد و خندق پهن عمیقی هم دور آن است و دروازه بم منحصر بیك دروازه است پهنای دیوار قلعه بم از میان چهارده زرع و روی مردرو آل الحال ده ذرع پهنا دارد چنان گلی دارد كه با كلنگ نمی‌توان یك صبح تا شام با هر قدرت قوت یكذرع او را خراب كرد. در ارگ دویم بم آسیائی بادی در زمان مرحوم ابراهیمخان محمدقاسم خان ساخته است دور سنگ آسیا تخمینها ده زرع است و سه چهار یك قطر دارد سابق آبادی و نشیمن نوكر و رعیت در شهر بود اما الحال در بیرون شهر است اگرچه سابق هم بیرون شهر آبادی بود لیكن نه مثل حالیه كه كلیه آبادی بیرون است.

چون از بیداران كه دیه معتبریست دو فرسنگی كه از طرف كرمان میآیی سیاه‌آبی از چمن او جاری می‌شود كه زراعت خود مزرعه را مشرب و مابقی بدوازده جوی بزرگ منقسم شده وارد آبادی بم می‌شود آب این دوازده جوی دوازده سنگ می‌شود و تمام زراعت و باغستان بم را سیراب می‌نماید طول باغستان بم یك فرسخ و عرض آن نیم فرسخ الی سه ربع فرسنگ می‌شود. میوه‌جات سردسیری و گرمسیری بم خوب و مخصوص اناری دارد شیرین كه نهایت ممتاز ... سابقاً بم نخلستان كمی داشت الحال ده هزار نخل دارد انواع مركبات هم درین زمان بعمل آورده‌اند و برخلاف سابق بسیار زیاد است یك رودخانه در پشت ارگ طرف شرقی و یكی در طرف غربی شهر در میان باغستان جاریست كه تا سه ماه بهار آب دارد و نهایت با منفعت است زیرا كه محصول بم یكماه بعد از عید درو می‌شود و دوازده مزرعه در اطراف بم است كه بعضی از آنها قریه و بعضی مزرعه محسوب می‌شود، اطراف جلگه بم كوهستان بلند است كه چشمه سارهای زیاد از اطراف كوهستان بجلگه بم جاریست سیب و انار بم معروف است.“

فیروز میرزا فرمانفرما كه برادر محمدشاه قاجار و مدتی حاكم كرمان بوده از شهر بم در سفرنامه‌اش (سفری به كرمان و بلوچستان) این چنین یاد می‌كند: ”بم ـ منزل ششم بم است و از دارزین به بم پنج فرسخ مسافت است و دو فرسخ كمتر به بم مانده جائی است مشهور به بیداران چمن‌های این نقطه خوب است. دراج هم در این چمن‌ها پیدا می‌شود. از قدیم شهر معتبری بوده و قنوات زیاد به سمت كوه داشته، بمرور شهر و قنوات مخروبه شده آثار خیلی مختصری باقی است. از كثرت آب قنوات مخروبه باندك فاصله از محلهای مختلف آب می‌جوشد بقدر پانزده سنگ كرده تقسیم نموده‌اند و بقصبهء بم می‌برند، زراعات و باغات و نخلیات را مشروب می‌نمایند بلكه در همهء عمارات آنها گردش می‌كند و می‌گذرد ... و قصبهء بم بواسطهء حناكاری هیچ نسبت به چهل و سه سال قبل كه دیده بود نداشت، آبادی و شهر خوبی شده، و الان هم رو به آبادی است اندك زمانی نمی‌گذرد شهر بسیار معتبری می‌شود، در همهء كوچه‌ها نهر آب جاری است بعكس كرمان كه خانه و كوچه آب جاری ندارد.

از نهرهائی كه از بیداران بشهر بم می‌آید قرار دادم كه از یك فرسخی خیابان بزرگی تا شهر بیندازند، و در دو طرف خیابان نهری حفر كنند.

درخت‌های نخل و زرده بید و گز و كنار بكارند كه خیلی باصفا خواهد شد این آب زیاد از صحرای خشك نرود و از خیابان برود.

ارگ بم ـ ارگ بم و شهر بم را هم سركشی نموده، در ارگ سالخوی دیوانی و قورخانه و توپخانهء منظم و شهر او كه در زیر ارگ واقع است بكلی خراب می‌باشد كه خانه‌وار هم ساكن نیست و از محاصرهء بند بود كه بالاخره دستگیر نمود، از آن زد و خوردها و شكست و فتح و زحمتها و قوه و قدرت و جوانی كه بخاطر می‌آورد، با حالت شكستهء حالیه بر حیرت می‌افزود.

وضع مهندسی قلعه محل تعجب است: اصل ارگ در سر تپهء سنگی واقع شده كه مشرف است بر عمارات و باغات و جلگه، سه قلعه در میان یكدیگر می‌باشند و شهرش هم در زیر ارگ واقع شده كه در دیوار و بدنهءآن دو عراده توپ جفت می‌رود آنقدر پهن است. و خندق معتبری دارد. دیوار شهر هم در روی خاك ریزبلندی گذاشته‌اند كه در یورش بسیار بصعوبت می‌توان بالا رفت، و خانه‌های این شهر كلاً رو به ارگ است و برای این بوده كه اگر كسی خیالی در شهر كرده باشد فوراً از ارگ كه مشرف است بزنند دفع و رفع نمایند. ... این قلعه كه شهر قدیم است و مخروبه شده بنقد بیفایده و بی‌معنی است. هرگاه بخواهند باغ نمایند قدری مخارج دارد مسطح شود. آب از خارج خوب می‌گیرد بسیار جای باصفای خوب و بافایده می‌شود. ارگ و تالار و طویله فقط را برای ساخلوی سرحدی آباد نگاه بدارند كافی و صرفهء دولتی می‌شود. ارگ خرابی كلی داشت حتی‌المقدور در تعمیرات كوشیده، و اكنون هم بنا و عمله مشغول می‌باشند.

زراعت بم ـ زراعت بم از خالصه و غیره بقاعده بود، ولی حناكاری بواسطهء غفلت در هیچكدام از خالصجات در این سنوات نكرده بودند عباس خان را، كه نایب ابراهیم خان سرتیپ است، در بم گوشمالی داد.

دو خروار تخم حنا خریده داده شد كه در اول بهار سال نو بكارند، شاید بمرور از مدافع آن، از كسر و كسور خالصهء بم و نرماشیر در بیاید و خالصه هم آباد بشود.“

59ـ تصویری از ارگ بم كه در زمان مسافرت سرپرسی سایكس برداشته شده و موقعیت قلعه را در دوره حكومت قاجاریه نشان می‌دهد

 

60ـ تصویر برج دیده‌بانی ارگ قبل از  فوقانی آن ویران گردد.