![]() |
|||
Cesari، اهل كورس، مميز كل گمرك خراسان در اوايل قرن نوزدهم ميلادي بود. او پس از پايان تحصيلاتش به پايتخت روسيه رفت و در روزنامه فرانسه زبان سن پطرز بورگ مشغول به كار شد. و چندي بعد براي تدريس زبان فرانسه به پسران والي مشهد به عشقآباد رفت و از آنجا خود را به مشهد رساند. (سفرنامه از خراسان تا بختياري. ص8)
Arminius Vambery م( 1913-1832 م ) خاورشناس و جهانگرد مشهور مجارستاني با نام مستعار رشيد افندي. (معين. ج6، ص 2190)
Sardār E
as’ad
ش(1336-
1274
ش )
حاج علي قلي از روساي معروف
بختياري بود. لقب سردار
اسعد را ابتداء برادر بزرگتر او يعني اسفنديارخان داشت و پس از فوت اسفنديارخان
اين لقب به او داده شد. وي مشروطه خواه و يكي از دو فاتح مشهور تهران در عهد محمد
علي شاه قاجار بود. پس از فوت او لقب سردار اسعد به پسرش جعفر قلي خان كه قبل از
آن سردار بهادر لقب داشت داده شد. (معين. ج5، ص748)
Jacques Bizot، مستشار مالي دولت ايران در سالهاي 1908 و 1911 ميلادي بود. اصلاحات مالي، بررسي مسائل اقتصادي و تأسيس
بانك ملي از جمله اقدامات او به شمار مي رفت. (تاريخ روابط ايران و فرانسه. ص202)
Emil Vaucanu، هنرمند نقاش و گراورساز. (سفرنامه از خراسان تا بختياري. ص1)
Georges Marteau، مهندس صنايع كه شرحي راجع به نقاشيهاي مينياتوري ايران نوشته
است. (سفرنامه از
خراسان تا بختياري.ص10)
Henri Vever
م(
1942- 1854م
) اهل متنز، جواهر فروش و مجموعهدار فرانسوي كه پيشرو
نهضت هنر نو بود. وي در
صنعت تذهيب و نقاشي كتابهاي ايراني همچنين هنر اسلامي و ژاپني فعاليت داشته است.( The Dictionary of Art. Vol32.
P394 )
Albert Figdor، اهل اطريش كه مجموعه دار آثار قديمي ايران بود. (سفرنامه از خراستان تا بختياري. ص10)
Olmer، اهل فرانسه كه تسلط كاملي بر علوم فيزك و شيمي داشت و در مدرسه دارالفنون تهران تدريس ميكرد. (سفرنامه از خراستان تا بختياري. ص12)
Bazirguian، وي مدت
چهل سال رياست كل تلگراف هند و اروپا را در تهران بر عهده داشت. (سفرنامه از خراستان تا بختياري. ص12)
Samad Khan، حاج صمدخان مقدم مراغهاي ملقب به شجاعالدوله. او در دوره سلطنت ناصرالدينشاه رئيس دستهسوار مقدم براي امور مربوطه بقراسوراني (نيروهاي سواره حافظ امنيت جادهها در زمان قاجار) بود. (تاريخ رجال ايران قرون 12-13-14. ج2، ص180)
Antoin
Sevruguin، از عكاسان معروف و هنرمند و باذوق تبريز و
تهران، وي گرجي است ولي در ايران به روس بودن شهرت يافته بود و گاه خود را پشت
پارهاي از عكسها چنين معرفي كرده است. او سپس به تابعيت دولت ايران درآمد و در خيابان
علاءالدوله (فردوسي) جنب دَر شرقي
ميدان مشق عكاسخانهاي داير كرد. ( تاريخ عكاسي و عكاسان پيشگام در ايران. ص
136)
|
|||