|
|
|
همراه با سفرنامه اوژن فلاندن (1840 – 1841 م.) مقدمه از دوره صفوي روابط گسترده اي با کشورهاي اروپايي برقرار شد و گروه ها و افراد مختلف اروپايي با عنوان جهانگرد، فرستاده سياسي و مبلغ مذهبي به سوي ايران سرازير شدند که از آن جمله ميتوان به شاردن، تاورونيه، سانسون و ديگران اشاره کرد. حضور اروپائيان در ايران دوره قاجار نيز چشمگير است. از جمله افرادي که در زمان پادشاهي محمد شاه قاجار به ايران آمد، اوژن فلاندن نقاش فرانسوي است. در اين زمان (1250 – 1264 هـ.)، روسها از شمال و انگليسها از جنوب در ايران نفوذ کرده بودند، چنان که فلاندن مينويسد: «چگونه دو دولت پر زور از دو طرف او را ]ايران[ لاي تنگا ميگذارند. سرنوشت اين کشور معلوم نيست چه باشد. در دو سر آسيا روس و انگليس بر آنند که به همديگر برخورد کنند. اين دو حريف پر زور در سر شطرنجي نشسته، هر يک در صدد پيشروي و مغلوب کردن دِِيگرِِي است تا کلِِيه اِِين قطعه عظِِيم را مالک شوند.» در آن زمان، شاه قاجار از طرف شرق گرفتار مسئله هرات بود و به کمک نياز داشت. با توجه به سوابق، دولت فرانسه مي توانست گزينه خوبي براي دولت ايران باشد. فرانسه هم مي خواست به کشوري پا بگذارد که مدت مديدي از نظرش محو شده بود و اطلاع کاملي از آن نداشت. بدين منظور سفيري را روانه دربار ايران کرد تا زمينه برقراري مناسبات بين دو کشور را فراهم کند. همراه سفير چند متخصص نيز اعزام شدند که وظيفه داشتند بر حسب رشته تخصصي خود اطلاعات کاملي در باب ميدان هاي جنگ، وسايل دفاع، وضع ارتش، سلاح، سوار نظام، آثار باستاني و نقاشي ايران، به دست آورند. يکي از اعضاي اين گروه موسيو اوژن فلاندن بود که در نقاشي مهارت داشت. نفر ديگر شخصي معمار به نام موسيو کست بود. اين دو در مسابق] انجمن صنايع مستظرفه فرانسه، از بين معماران و نقاشان فرانسوي برگزيده شدند و به وزارت خارجه فرانسه جهت سفر ايران معرفي گرديدند. هزينه اين سفر را دولت فرانسه تأمين کرد، چنان که آمده:«همان مخارجي را که دولت فرانسه براي کارهاي مصر و يونان متحمل شد، جهت ايران نيز قبول دار گشت و به خوبي دانست که تاريخ بناهاي کشور ايران، تاريخ دو کشور ديگر را کامل مي کند، به عبارت آخري، اين سه کشور لازم و ملزوم يکديگرند.» محتواي کتاب: سفرنامه اوپن فلاندن، داراي سه مقدمه (مقدمه مترجم و دو مقدمه مؤلف) و پنجاه و شش فصل است. مؤلف در مقدمه هدف سفر، مسير و اقدامات انجام شده در طول راه را بيان کرده است. فلاندن در مورد سفر خود چنين مي نويسد: «مدت دو سال تمام در سفر و حضر بوديم، ابتدا دچار برف هاي ارمنستان و سرماي سختي که به 18 درجه زير صفر ميرسيد گشتيم. سپس در ايران از درياي خزر تا خليج فارس و منطقه بياباني خراسان تا مرز عربستان يعني در سرتاسر ايران بررسي و اکتشفات پرداختيم و اسناد مربوط به باستانشناسي را به دست آورديم. بعد رو به مغرب کرده دشتهاي بين النهرين، بغداد تا بيابان بابل رفته، از فرات گذشتيم به شام رسيديم و آنجا با سرزمين آسيا خداحافظي گفتيم.» مطالب فصل اول تا هفتم كتاب مربوط به آغاز سفر، ورود به قسطنطنيه و ساير شهرهاي دولت عثماني است و حاوي اطلاعاتي درباره وضعيت راهها، آب و هوا، لباس مردم، قصر فرمانروايان، آثار تاريخي و غيره است. فصل هفتم تا پنجاه و چهارم درباره ايران است. در اين چهل و هفت فصل مطالب متعدد و مختلفي درباره ايران نوشته شده است. اگر چه هدف مؤلف بررسي آثار باستاني و تاريخي ايران بوده، ولي به هر جا كه وارد شده و يا با هر چيزي كه رو به رو شده آن را وصف كرده است. از جمله درباره وضعيت راهها، ماليت، مجازاتها، پوشش و لباس، خورد و خوراك، اوضاع اجتماعي، قضاوت، وضع منازل، دراويش، لوطيها، بازار، آثار تاريخي و غيره توضيح ميدهد. فلاندن آثار تاريخي را با تفصيل بيشتري توضيح داده است. در اين نوشته به مواردي كه مؤلف به طور پراكنده به آنها پرداخته است اشاره ميشود: بازيها و سرگرميها بازيها و سرگرميهايي كه فلاندن در سفرنامه خود از آنها نام برده عبارتند از: حركات سواري، تيراندازي، نيزهپراني، آوازخواني، موسيقي و شكار. نوع اين فعاليتها كه بيشتر رزمي است، حاكي از روحيه آمادگي و رزمي مردم است كه هر آن ممكن بود از جانب قبيله هم جوار و يا كشور خارجي مورد هجوم قرار گيرند. ماليات بر اساس توضيحات كتاب، مالياتهايي را كه در زمان محمدشاه وصول ميشده، ميتوان اين گونه دستهبندي كرد: 1ـ ماليات اراضي (ميزان آن بستگي به عايدات هر محل داشت.) 2ـ ماليات بازرگاني (از بازرگانان بر اساس درآمدشان وصول ميشد.) 3ـ ماليات از چهارپايان وصول ماليات به صورت نقدي و جنسي بود. براي رعايا پرداخت جنسي بهتر بود، چون قادر به پرداخت پول نقد نبودند. نوع ديگر ماليت «سورسات» بود، كه بر طبق آن مردم هر محل موظف بودند از ميهمانان شاه يا سپاهي كه به آن محل وارد ميشد، پذيرايي كنند و آذوقه آنها را تا وقتي كه حضور داشتند تأمين نمايند. مجازاتها بريدن گوش و بيني، فلك كردن و كشتن مجازاتهاي معمول آن عصر بوده است. چنان كه فلاندن توضيح ميدهد: وقتي كه چند نفر نسبت به هيئت فرانسوي تعرضي كردند، حاكم خواست مقصرين را تنبيه نمايد و ضرب شصت نشان دهد. خواست بيني مقصرين را ببرد، اما سفير خواهش كرد از اين مجازات صرفنظر كند. در جايي ديگر فلاندن مينويسد: داوري قاضي از روي منطق و عادلانه نيست. مجازات هم مطابق جرم نيست. وقتي كه از قاضي علت اين گونه قضاوت را ميپرسد، ميگويد بايد چنين كرد تا ديگران عبرت بگيرند. ارتش فصل بيستم به بحث درباره ارتش ايران اختصاص دارد. در فصلهاي ديگر هم به صورت پراكنده مطالبي درباره ارتش ذكر شده است. ارتش دائمي و منظم قاجار عبارت بود از پياده نظام و توپچي، در هنگام جنگ هر منطقه به فراخور امكانات محل، سواراني به دربار روانه ميكرد. فلاندن درباره افراد ارتش مينويسد: «در سواري هيچ يك ترسو و ناورزيده نيست. ليكن عاملي كه آنها را از خدمات گذشته بازميدارد، بينظمي است.» جايي ديگر اوصاف سربازان را اين گونه بيان ميكند: «باهوش، شجاع، جسور، بردبار وليكن نميدانند چگونه خوف خود را از همسايگان بري سازند.» خصال ايراني فلاندن مردم ايران را به سه دسته كاملاً متمايز تقسيم ميكند: شهريها، رعايا و ايلات يا چادرنشينان. به عقيده او يكي از صفات خوب و برجسته ايرانيان اين است كه با ادبند و آداب معاشرت را به خوبي ميدانند. اين ضربالمثل نزد ايرانيان مشهور است: «ادب سرچشمه ثروت است نه براي كسي كه به او احترام ميشود، بلكه براي كسي كه احترام ميگذارد.» همچنين بيتفاوتي شرقيها را به آينده نكوهش ميكند و مينويسد: «شرقيها هيچ به فكر آينده نيستند و همه ميگويند دنيا دو روز است، حالا بگذرد و فردا خدا بزرگ است.» جايي ديگر مينويسد، در حقيقت بايد گفت: ]ايرانيها[ بسيار باهوش، مؤدب، خيرخواه، ميهماننواز، شجاع و زرنگند. عاشق شعر، نقاشي و صنايع هستند و روح سلحشوري دارند. با اين حال معايبي هم دارند: بسيار مكار، رباخوار، بيرحم، متقلب و به ويژه دروغ زياد ميگويند. بر اساس نظر وي علت تخريب شهرها و روستاها كه كاهش جمعيت را به دنبال داشته، موارد زير بوده است: 1ـ جنگ 2ـ زلزله 3_ ساختن عمارت با خشت درباره ساختمانها مينويسد: «چرا ايرانيان كه اين قدر ماهر و باهوشند، به علاوه در بيشتر جاها سنگ و آهك به حد وفور دارند، عمارت را با خشت ميسازد؟» اوژن فلاندن در موارد مختلف به بحث درباره سياست انگليسيها در ايران ميپردازد و عامل اختلافها و درگيريهاي داخلي را ناشي از توطئه انگليسيها ميداند. همچنين سياست مداخلهجويانه، دوگانه و اختلاف برانگيز آنها را در روابط خارجي ايران نكوهش ميكند. مؤلف به اختصار از بياطلاعي ايرانيها نسبت به پارلمان (مجلس) صحبت ميكند. هنگام گفت و گو با فرهاد ميرزا، برادر محمد شاه قاجار و حاكم شيراز، به اين مطلب اشاره ميكند: «وقتي كه از مجلس شورا و قدرت نمايندگان و گذشتن هر قانوني از مجلس صحبت نمودم، به حيرت افتاد و صحبتهاي مرا با بهت و حيراني گوش ميداد. در حقيقت مات و مبهوت بود كه چطور ممكن است كه كارهايي را كه يك تن به نام سلطان بايد بكند و فرمانرواي مطلق است، هزار نفر بنمايند.» بناهاي تاريخي كشور ايران با سابقه تاريخي طولاني و پيوسته، آثار و بناهاي تاريخي زيادي از خود به جاي گذاشته است كه متأسفانه تعداد زيادي از اين آثار در طول زمان به دليل عوامل طبيعي و يا بيتوجهي حكومت و مردم از بين رفته و اندكي از آن باقي مانده است. اين مسئله در نوشته اوژن فلاندن مشهود است: «ايرانيان به عبارت اخري كليه شرقيها، در خرج ساختماني صرفهجويي ميكنند. بيشتر بناهاي قديمي را خراب كرده تا مصالحش را در ساختمان جديد به كار ببرند. به علاوه، در اثر بيعلاقگي و از نظر بياحترامي به آثار پيشينيان قرن به قرن آثار گذشتگان منهدم گرديد و در نتيجه شهرها و بناهاي آسياي غربي در زير خاك پنهان گشته و آثاري از آنها وجود ندارد.» البته نقش بيگانگان را هم در تخريب يا سرقت آثار باستاني ايراني نبايد از نظر دور داشت. تخت جمشيد تخت جمشيد با 135000 متر مربع (300 * 450) در دامنه كوه رحت قرار دارد. اوژن فلاندن همراه با ساير اعضاي گروه وقتي وارد اين منطقه ميشود، مينويسد: اكنون در محلي هستيم كه نه تنها از حيث داشتن آثار باستاني بر مرودشت برتري دارد، بلكه بر تمام امكنه ايران آقايي ميكند. در قسمتي ديگر چنين آورده است: به طور قطع كليه سياحان با من هم عقيدهاند كه بناي تخت جمشيد در بين آثار باستاني عالم از اهميتي خاص برخوردار است. هر كس آن را بيند، مات و مبهوت ميگردد. از نگريستن و بررسي قصرهاي تخت جمشيد محقق ميشود كه ذرهاي ناهنجاري يا عيب ندارد. او نقوش زيبا و قشنگ تخت جمشيد را نتيجه دو چيز ميداند: 1ـ دست پرقدرت 2ـ مهارت استاد بيشاپور اوژن فلاندن آثار شهر بيشاپور، نزديك كازرون را بعد از تخت جمشيد و حجاريهاي نقش رستم مهمترين آثار قديم ايران ميداند. وي در مورد اهميت شهر بيشاپور مينويسد: 1ـ مدت مديدي ناپديد بوده و كسي از وجود آن اطلاع نداشت تا اين كه سياحان انگليسي آن را كشف كردهاند. 2ـ سلطان عظيمالشأن (شاپور اول ساساني) به ساختن اين بنا مبادرت كرده است. 3ـ وسعت اين ناحيه بسيار زياد است. 4ـ تعداد نقوشي كه تا اين زمان باقي مانده است، بسيار است. 5ـ موضوعات نقوش مختلف است. 6_ استادانش ماهر بوده و در ساخت آن ابتكار به خرج دادهاند. سه فصل آخر كتاب (54 الي 56) درباره عزيمت اوژن فلاندن به عراق از طريق تركيه است، وي درباره عظمت بغداد و آثار باستاني بينالنهرين نيز مطالبي ارائه مي كند. در مورد تيسفورن مينويسد: «اسماءِ تيسفون يا مداين در نظر اعراب كاملاً مجهول است و نميدانند در چه مكاني شهر ساساني بوده، تنها نام سليمان پاك معروفست كه مقبرهاي بدين نام هم دارد.» نتيجه: ـ نظر به اين كه مطالب ارائه شده در سفرنامه مشاهدات فلاندن است، بنابراين اطلاعات آن ميتواند به واقعيت نزديكتر باشد. در عين حال بايد زاويه ديد، معيارها و ارزشهاي مؤلف و ميزان دانش او مد نظر قرار گيرد. اگر محتواي اين كتاب با كتابهاي مشابه كه قبل و بعد از آن نوشته شده است به صورت مقايسهاي بررسي شود، اطلاعات ارزشمندي در زمينه آثار باستاني، اوضاع اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، نظامي و غيره به دست ميآيد. ـ در صفحه 105 كتاب درباره حضرت معصومه (فاطمه) (س) نوشته شده است: ]ايشان[ به همراهي پدرش امام موسي كاظم (ع) به قم آمدند، چه امام موسي كاظم (ع) ميخواست از ستمگريهاي خلفاي بغداد رهايي يابد و... . اين مطالب نادرست است، چون حضرت امام موسي كاظم (ع) هيچگاه به ايران نيامده، بلكه حضرت امام رضا (ع) به ايران آمدهاند، آن هم تحت فشار و دستور مأمون خليفه عباسي. اوژن فلاندن در جاي ديگر مطالبي جزئي درباره اعتقادات ديني مردم نوشته كه ناشي از عدم شناخت كافي و آگاهي وي از دين اسلام است. ـ داريوش شايگان در مورد تفكر غب مينويسد: كنجكاوي و دقت، پشتكار، توجه بيمارگونه به جزئيات، ميل به طبقهبندي ]از صفات تفكر غربي است[ و در پس اين صفات چند مفهوم اساسي به چشم ميخورد: طلب ـ اراده ـ مبارزه.[1] اين ويژگيها در سفر اوژن فلاندن و همراهان وي به ايران آشكار است. او مدت دو سال دور از خانه و وطن در پي كسب اطلاعات در ايران فعاليت كرد تا جايي كه بر اثر مشكلات و مشقاتي كه پيش آمد، تا سر حد مرگ پيش رفت. با اين حال دست از كار نكشيد. خود در اين باره مينويسد: «بايستي با مجاهدت و كوشش فوق تصور به تحقيقات پرداخته تا شايد چيزي تازهاي به دست آوريم.» ـ نتيجه اين سفر را انجمن صنايع مستظرفه فرانسه اين گونه بيان ميكند: « نقشههايي كه از اين كشور وسيع برداشتهاند، به معماري و برخي به حجاري تعلق دارد. 136 صفحه راجع به معماري و 86 نقش از حجاري ميباشد، به علاوه 35 كتيبه كه مقداري به زبان پهلوي، سه تا به خط كوفي و ديگران ميخي است.» 1ـ شايگان، داريوش، آسيا در برابر غرب، انتشارات اميركبير، 1356، ص 234
|
| صفحه اصلی | درباره فلاندن | كتابنامه | |
© 2005 by Iranian Cultural Heritage
& Tourism Organization - Documentation Center. All right reserved. Design by Peik-e Dade Gostar Co.
|