|
||
دانشپژوه، محمدعلي. “موسيقي نامهها در چهارزبان“. دوره12-14، 11) ش157 (آبان54): 95-101. |
||
|
||
خلاصه : مولف و گردآوردندة اين مجموعه مقالات پس ازمدتي مطالعه و جستجو در كتابخانههاي شوروي، اروپا، امريكاو هند و سند وآشنايي با نسخ خطي به زبانهاي فارسي و عربي و تركي مربوط به فرهنگ ايراني و اسلامي، به چندين نسخه در موسيقي سودمند يافته است و يادداشتهايي دراينباره برداشته كه در پانزده شمارة اين مجله عرضه نموده است، اين مجموعه به چهار زبان (فارسي، عربي و تركي و روسي) است. |
|
موسيقي نامه 11
محمد تقي دانش پژوه مقصد الالحان يا كتاب الادوار يا
مختصر در موسيقي : عبد القادر مراغي ،
ساختة براي شاه رخ ، با جدولهاي موسيقي و
كامل ، در يك مقدمه و دوازده باب و يك خاتمه
بنام سلطان مراد خان بن محمد خان بايزيد
خان ، در ديباچه نامي از كتاب نيست . آغاز : الحمدلله الذي الاصوات بطيب
الالحان و النغمات و صبرها دائره بين
الشعب و المقامات . انجام : چون اين كتاب را نيكو فهم
كند و بدانند احتياج به هيچ نسخة ديگر
نيايد و الله اعلم بالصواب و الله المرجمع
و المآب . در فهرست نسخه هاي اسلامي مدارس ( 1 :
532 ش ، 52 ) از (( مختصر در موسيقي )) يا ادوا
عبد القادر مراغي كه به فارسي است و به نام
شاه رخ در پايان محرم 41 { 8 } ساخته شده است و
جدولها و صورتهاي موسيقي هم دارد ياد شده
است با آغاز و انجامي چنين : (( الحمد لله
الذي زين { الاصوات } بطيب الالحا و النغمات
و صدر دائره بين الشعب و المقامات . چون اين كتاب را نيكو فهم كنند و
بدانند احتياج به هيچ نسخة ديگر نباشد و
الله اعلم بالصواب و اليه المرجع و المآب ))
پيداستكه اين نسخه همان مقاصد الالحان
مراغي است . ( شمارة 520 مدارس ، نستعليق مورخ
محرم 41 ، گويا كهن ، در 109 گ 31 س ) *
*
پس از اين جدول ساز قطعات چيني است
به ترتيب اصل و فرع و شكل ساز غابي (( اين
ساز كه غايت نامش قانون مرصع و مسدود ( ؟ ) (
در 3 ص ) . پس لز لين شعرهاي عربي و فارسي با
عنوانهاي : تصنيف در دائرة راست ، عشاق ،
شهناز ، صوت در عسرا ( ؟ ) ، قطعه در نوروز
عرب ، صوت در مجلس همايون بندكي در بويه ( ؟
) ساخته شدة در پنجگانه مدور مخمس ، عمل در
اصفهانك . . . . عمل در پنجگاه ( 5 ص ) سپس آمده
است : 1 –
صورت نشاني كه امير جهان گير امير تيمور
گوركان در باب سپارش حضرت خواجه به اهل
سمرقند نوشته به اشاره بوالقاسمي الدبير
المنشي ( ملك 5 / 832 گ 91 ر –
92 پ نوشتة 837 ) بدينگونه : (( سور محمد خان
يرليغدين تيمور گوركان سوز و ميز فضلاي
آفاق و فصحاي عصر الاطلاق به تخصيص افاضل و
اكابر سمر قند بدانند )) مورخ (( غرة رجب سنة
( ؟ ) ثمانمائه )) ( در 1 و 4/ 1 ص ) . 2 –
صورت خط مولانا سعد الدين تفتاراني
بدينگونه : (( الحمد لله الذي ترنم طائر
السان )) به عربي درباة مراغي كه او در
موسيقي سرآمد است و من او را ديدار كردم و
اين ستايش نامه را نوشتم ( 4/ 3 ص ) . 3 –
صورت خط امير سيد شريف بدينگونه ( سبحان
الذي يزيد في الخلق مايشاه )) به عربي سپس
فارسي دربارة مراغي كه او را ديده و از وي
مي ستايد با امضاي (( شريف بن علي بن محمد
الحسيني الجرجاني )) در سمر قند در اواخر
رمضان 806 ( گويا كلمه (( بن )) پس از (( شريف ))
زائد باشد . ) 4 –
صورت خط شيخ اويس پسر شيخ حسن بغدادي
ايلكاني جلايري ( 757 –
777 ) ( ملك 2 / 832 گ 92
پ – 93
ر ) . 5 –
صورت خط شاه زاده شيخ علي پسر شيخ اويس . 6 –
صورت خط جلال الدين حسين پسر شيخ اويس در
شوال 777 . 7 –
صورت خط سلطان بايزيد پسر سلطان اويس پسر
شيخ حسن . مراغي است و ستايش ازاو و به فارسي (
رويهم 1 ص ) ( منزوي 3924 ) . با پيشاني زرين و رنگين ، ص 1 و 2
آراسته و حاشيه سازي شده ، عنوان زر و
لاجورد ، در ترنج آمده كه براي خزانة مراد
خان بن محمد بن بايزيد خان بن مراد خان بن
اورخان است . جلد تيماج ترياكي زركوب ترنجي
درون و بيرون ، بالولا ، رحلي ، ( ش 1726 روان
كرسگو طوپقپو سراي ش 279 فهرست فارسي ) . مقامات الساكين : محمد بن دارابي ( منزوي 3908 ) مؤلف (( رسالة وجديه )) كه
در پايان از آن ياد كرده است و آن شايد همان
فرح الساكين باشد . در مقدمه آمده است كه (( اين رساله كه
مسمي است به مقامات الساكين )) ، تاريخ
تأليف آن 1104 و 1105 بايستي باشد . شعرهاي جامي در ديباچة آن آمده و در
آن ياد شده است از شاه عباس ماضي و ملا محمد
صالح مازندراني و شيخ بهائي ئ سيد داماد و
محمد باقر خراساني سبزواري ، شعر خود مؤلف
هم در آن هست با شعرهاي بسياري از ديگران . در آن از موسيقي و غنا و آراء
دانشمندان دربارة آن و از مصطلحات موسيقي
گفتگو شده است . در آغاز نسخه ديباچة مولانا
خداداست كه در آن از مؤلف ستوده است ( 1 پ –
6 پ ) در آن از حديقه الشعيه ملا معز
اردستاني ياد شده و گفته شد كه آن از
اردبيلي نيست و ملا محمد باقر خراساني هم
مي گفته است كه آن از اردبيلي نمي باشد و
كسي آن را ساخته و مصلحت در گفتن آن نيست .
همچنين مصباح الشريعه از امام جعفر صادق ع
نمي باشد . نيز در آن آمده
كه : (( حقير در هند بود كه ملا معز
اردستاني اين تأليف ميكرد و از آن تأليفات
دارد تا آنكه در سنة اربع و مائه و الف در
اصفهان ديد كه همان تأليف معز است كه با
بعضي ملحقات بنام ملا شده )) ( از حاشيه ((
منه ظله العالي )) است كه در متن درج شده است
، در اينجا نشان (( ملحق –
الي )) هم دارد پس اين نسخه از روي اصل در
زمان مؤلف نوشته شده است ) ( 46 پ – 47
ر ) . چنين است فهرست مطلبهاي آن : مقدمه در تعريف غناء و بيان
اختلافاتي كه اهل لغت و فقهاء شكر الله
سعيهم در تفسير و تعريف لفظي كه شرح اسم
است و تعريف حقيقي آن كرده اند با قطع نظر
از حليت و حرمت آن . در دو مقام : مقام اول در اختلافات تعريفات و
لغات . مقام دوم در بيان اختلافات فقهاء در
حليت و حرمت . فصل اول در ايراد اخبار و آثاري كه
دلالت بر حرمت غناء في الجمله دارد ( شش آيه
و بيست و پنج حديث ) . فصل دوم در احاديثي كه دلالت دارد
بر آنكه صوت حسن غير غناء است و استماع
بعضي افراد آن كه شارع اطلاق غناء بران
كرده است جايز است ( بيست و هفت حديث سپس
پاسخ فرقة نخستين كه آنها را حرام ميدانند
چه عام و چه خاص ) . خاتمه در بيان اذكار و اقوال كه به
صورت در مجلس . . . . شيخ صفي الدين . . . . و
تابعان ايشان و ساير اهل الله واقع شده ( و
به زبان فارسي با تبييني واضح كه موهم
تكرار است به عبارت آورده تا فايدة اين عام
و تام باشد ) يك خاتمه الخاتمه هم دارد . آغاز : ديباچة مقامات السالكين
انشاء مولانا خداداد . بسمله . خنياگران
هشت بهشت قدس و بلبل نوايان چهار چمن انس
زمزمه پردازان محافل ارباب شوق و نغمه
طرازان مجالس اصحاب ذوق جلاجل شور انگيز
فرح را هر گاه به شعلة آواز هاي شررخيز تاب
ميدهند ابتدا به توحيد مالك الرقابي
ميكنند كه نور عروس زهره چنگي در ادقات
جلالش لولووشي است حلقه در گوش و مغيان بزم
فيروزه رنگ در صوامع صوفيان ملكوت از
جذبات روحاني بيادش در خردش ، لمولفه مولا
خداداد مد ظله . اي بلبل از تو دستان پرداز
وي
مرغ چمن از غم تو نغمه طراز مستان الست از تو در جوش و خروش
در
ميكدة وحدت و هم خانة راز . . . . اما بعد چنين گويد آوارة ديار
بي سرو ساماني مهجور بهبهاني كه چون ديد كه
حضرت مخدومي مجتهد الزماني علامي دام ظله
العالي و سالك و مسالك كوي نيك نامي . . .
كتاب تصنيف نموده . . . و چون از براي دل اهل سلوك از مقام
بي مقامي آمده بنابراين به مقامات
السالكين مسمي شده . . . . الا اي بر خاك ما بگذري
بجان عزيزان كه ياد آوري سنة 1104 ( 7 پ ) رسالة مقامات السالكين در
تحقيق غناء ، خوش ترين نوايي كه عندليبان
گلشن فصاحت به آن گوش هوش ساكنان پزم عرفان
را به جواهر آب دار معرفت مزين سازند حمد
صانعي است . . . . . اما بعد بر نغمه سنجان
مقام دانش . . . . مخفي نيست . . . . . . اقل
الخليقه . . . . محمد بن دارابي ( كه اخبار و
حكمت و عربيت و فلسفه ميدانسته است ) . انجام : اين بود در اين مقام از كلام
عالي مقام . اگر ارادة زياده بر اين داشته
باشند از رساله و جديه مطالعه نمايند . تمام شد رسالة مقامات السالكين به
فضل و كرم حضرت رب العالمين و دلايل همه از
طرفين مذكور است . هر كس هر چه خواهد اختيار
كند و احتيار كند و اتحتياط تمام نمايد كه
تكفير و تفسيق مؤمني بلارويه ننمايد . ختم
بالخير و السعاده و السلام علي من اتبع
الهدي و صلي الله علي محمد و آله و سلم . تمت
1105 . شمارة 11005 شرقي موزة بريتانيا ، نسخ
سدة 12 ، . . . . . . گ . . . . س 5 / 15 * 9 / 20 ، ربعي . در ص ع خبرهاي مذهبي به عربي و
عرفاني به فارسي و شعر فارسي آمده با مهر ((
الله الصمد 1106 )) دوبار ، چند حاشيه دارد با
رمز (( ع ص م )) و در آنها رد است بر مؤلف .
حواشي خود رساله به نسخ است و نستعليق و با
نشان (( منه مد ظله )) در برخي از جاها ، در
حاشية ديباچه شعرهاي فارسي است و در زير آن
سياه مشقي است كه نتوانستم بخوانم با
ترجمة چند كلمة عربي ( 6 پ ) در 7 ر خبري است
از كليني با ترجمة فارسي ، در پايان نسخه
تاريخ 1105 ديده ميشود ، خود نسخه خط كشيدگي
دارد و چند حاشيه است كه در متن داخل شده
است پيدا ست كه اصل دوم كتاب است چه در متن
(( مؤلف دام ظله العالي فرمايد )) ديده ميشود
. در 55 پ –
58 پ پراكندها است به نسخ و نستعليق و يكي از
آنها از مقامات شيخ الهي است . در 55 پ آغاز
يك مثنوي است ناقص كه دنبالة آن افتاده
بدينگونه : بسمله . فاتحه آراي كلام قديم . مقامات موسيقيه ( رساله - ) مناجات و صلوات منظوم عربي است سپس
تركي با عنوانها مقامات به فارسي . مقامات امام شامي حسين افندي و هبي
عثمان افندي و تسبيح براي سلطان محمد خان
به شعر عربي در آغاز نسخه هست ، در متن از
امام يوسف افندي و خطيب افندي و احمد پاشا
و گويا همان و هبي چلبي و سلطان احمد خان و
قره حسين و قره طوغانچي باشي ياد شده است . آغاز : سبحان الملك الحنان يا مولي
سبحان الملك الحنان يا مولي انجام : جنتك مفتاح هودر
الله
الله الله دائم الله نسخ معرب ، عنوان شنگرف ، جدول زرو
لاجورد ، 16 گ 2 س ، با مهر لا اسماعيل ( ش لا لا 593
اسماعيل ) . الملاهي : ابو طالب مفضل سلمه ، ( در
گذشتة نزديك 290 ) . آغاز : الحمد الله الذي يهب الفهم
لمن يشاء و اعوذبالله من ادعاء مالا احسن . ش 2280 عربي ( ش 7423 فهرست طوپقپي سراي ) منشآت تيموري
گويا همان منشأالانشاء ( مجلس ش
7774 و 10257 ) . نسخه ايست بسيار ارزنده و نكته هاي
تاريخي فراواني از روزگار تيموري در آن
هست و چگونگي زندگي اجتماعي و اداري آن
زمان از اين كتاب بخوبي پيداست . اينك نمونه اي از آنها : 1 –
نامة ابو النصر حسن بيك و سلطان حسين بهادر
كه نسخه بدان آغاز ميشود . 2 –
فرمان سيور غال فرزندان ابو سعيد ابو
الخير از ابوالقاسم بابر بهادر . 3 –
نشان صدارت مولانا حافظ حسين واعظ . 4 –
نشان دربارة خانقاه شيخ الاسلام خواجه رضي
الدين در جام از ابوسعيد ميرزا ، انشاء عبد
الحي . 5 –
سلطان حسين ميرزا دربارة شيخ الاسلامي
خواجه ابوالقاسم . 6 –
نشان بو سعيد ميرزا دربارة سيورغال مشايخ
جام ، انشاء شمس الدين صاحب . 7 –
نشان توليت بابر ميرزا به مشهد مقدس ولايت
طوس ، انشاء عبد الحي . 8 –
نشان سلطان ابو سعيد ميرزا دربارة بستن
بند گلستان به مشهد مقدس با كمك جلال الدين
يوسف جامي . 9 –
وقف نامه ، انشاء معين الدين محمد . 10 –
خطبه و ديباچة رسالة موسيقي فارسي بنام ((
تحفه الادوار )) كه (( الله دادابن محمد
المنتسب الي حدود كشمير )) بنام سلطان حسين
بهادرخان در پايان سدة نهم ساخته است . او
از عراق به خراسان آمده و به هرات رسيده و
در طرب سراي سرور سرافراز شده قدم در دائرة
تحرير اين رساله گذاشته در نوبت انتهاء
ادوار كمال به اواخر مائة تا سعه وجود خود
را مانند عود در بوتة امتحان سوخته بوده
است . او ميگويد كه (( الغناء غذاء الارواح ))
و پادشاه را در آن به نظم و نثر مي ستايد .
اين يكي جز تحفه الادوار عنايه الله بن مير
حاج هروي است ( منزوي 3889 ) . آغاز : موسيقي . سپاس بي قياس حضرت
خدايي را كه ترنم نغمان حمد و ثنا و شكر
نعماء او در دائرة وجود بر زبان شعبه دانان
مقامات آفرينش و نقش بندان صفحات دانش و
بينش پيش رو لطايف اقوال فرخنده فال گشته . (( در پايان آمده است : (( ملتمس از
زمرة خاصان كار ساز فقير نواز آنكه هر چند
اين بيچارة بي مقدار بر قانون ناراست عملي
ساخته موسوم به (( تحفه الادوار )) مضراب
تعصب و بروتر نقص و تزييف نزنند و در
استخراج نغمة طعن و تشوير پي روي طبع مخالف
نكنند من الله الاجابه و التأييد انه حميد
مجيد )) ( 43 ر – 44
ر ) . 11 –
(( خطبة كتاب مرغوب در بيان اوضاع شطرنج ))
در نه باب از (( بندة يك روي راست و دوستي
شطرنجي )) بنام معز ليدين ابو الفتح بديع
الزمان پسر سلطان حسين شطرنج باز ، در آن
آمده است كه بقراط ميگويد كه (( ان الشطرنج
ما استروح القلوب و هو باعث النفس علي
الحكمه )) و يوشع بن نون ميگويد : (( الشطرنج
من طرايف الحكمه فاعلموها و ارغنبوفيها ))
سخن هارون هم در اين باره در آن آمده است ،
اين رساله در (( تشريح منصوبه هاي دل فريب
استادان پيشين )) است و چنين آغاز ميشود .: ((
ستايش بي آلايش شاه بسيار بخش را )) ( گ 44 ر –
46 ر ) . 12 = خطبه هاي كتاب هاي مولودنامه و
طب و تشريح عبد الرزاق و ديوان انشاء و
ديوان اشعار ضياء عراقي و ديوان ديگر و
رساله در كبوتر شناسي يا (( حمامه نامه )) و
خطبة نسخة مشتمل به رجع و تأليف و جز اينها
. 13 –
كتابة عمارت حسين ميرزا ، كتابة مدرسة
سلطان بديع الزمان ميرزا ، كتابة كتابخانة
خانقاه امير علي شير بر حاشية نهر انجيل كه
دو تا است ( 59 ) . 14 –
دستور مبرور خواجه نظام الملك قوام الدين
كه به جهت كتابخانه اي كه در مزار بزرگوار
خواجه ابوالوليد احمد قدس سره تعيين نموده
نوشته ( 60 ب ) . 15 –
اجازه و گواهي نامة شروع در فنون معالجات
طبي بنام يكي از اطباء جلان ( ؟ ) 16 –
كتابه عمارتي كه مولانا شمس الدين منشي
سلطان بر سر قبر يكي از امام زاده ها در
استر اباد ساخته ، كتابة عمارت كاروان
سراي بازار خوش ، انشاء خواجه نظام الملك . 17 – شجرة
سيادت كه به اشارت مشهد مقدس رضوي جهت
مولانا معز الدين شيخ حسين كه علم ولايت
سلطان همراه او فرموده بودند نوشته شده
است . 18 – منشور
براي فرزندان امير حمزة موسوي در انتظام
مهام مزار سلطان غيب . 19 – منشور
ديگرد رخواست درويش حاجي . 20 – منشور
موذني درويش نور الله در روضة مقدسة حضرت
امام كه به ارث به او ميرسيده است . 21 – نامة
حسين ميرزا به شيخ مدنيه دربارة مصحفي به
خط استاد كه بدانجا فرستاده است . 22 – نامة او
به شرفاء مكه و مدنيه دربارة حاصل اوقات
حرمين . 23 – نشان ابو
سعيد ميرزا دربارة تحقيق مذهب متوطنان
مشهد مقدس رضوي به نام معز الدين شيخ حسين
كه آيا در مشهد رفض هست يا نه واگر كساني در
آنجا باشند كه به مذهب رفض بگرايند آنها را
خواهيم كشت و همچنين اگر در وقف آن سامان
تصرفي نامشروع شده است آن را به شرع باز
گرداند ( 79 ر –
81 پ ) . 24 – نامه اي
دربارة استعفاء حسين واعظ از قضاء سبزوار .
25 – نامه اي
دربارة تدريس در مزار امير المومنين در
بلخ براي ناصر الدين ضياء الدين جامي از
خاندان خان زاده علاء الملك ترمدي . 26 – نامة
ديگر براي تاج الدين حسين . 27 – نامة
ديگر چنين . 28 – فرمان
تدريس علم و مهر كردن فتاوي ائمة مشهد بنام
امير سيد محمد افضل الدين . 29 – فرمان
شيخي مزار عبد الله ميهنه اي و مزار خواجه
عبد الله انصاري و مزار كارزگاه بنام نور
الدين محمد كاظمي . 30 –سفارش
نامه درباري براي خواجه كمال الدين عودي
كه از موسيقي توبه كرده و به حج ميرود ، در
آن آمده است كه (( السماع اقرب الطرق الي
الله )) ( 112 پ –
113 پ ) . 31 – فرماني
دربارة منع از ريش تراشي ( 115 پ ) . 32 – نامة
حسين ميرزا در بخشيدن ابريشم كاران هرات
كه به رستم آنها را يهودي كرده اند و آنها
به موسوي بودن متهم شده اند ( 117 پ ) . 33 – فرمان
يادگار ميرزا دربارة مسلميات روضة قاسم
الانوار ( 119 پ ) . 34 – فرمان
سيور غال براي محمود رفيقي از موقوفات
مشهد ( 137 پ –
138 ر ) . 35 – نامة شاه
اسماعيل براي شيخ الاسلام خواجه جلال
الدين ابوالقاسم حاجي و سيورغالي كه به او
داده است مورخ محرم 917 ( 135 ر –
136 ر ) . 36 – نامة زين
الدين تا بيادي به تيمور دربارة سفارش
فرزندان شيخ جام و مشايخ ديگر 37 – سفارش
نامة قاسم انوار (
757 –
837 ) براي خواجه كمال الدين عبد القادر
موسيقي دان ( 754 –
837 ) ( 190 پ –
191 ر ) . 38 – سفارش
نامة ركن الدين محمد بن اسماعيل خوافي
بيژن آبادي بغرايي براي همو در هرات در 815 (
191 ر –
198 پ ) . اين دو سفارش نامه بسيار لطيف و به
روش عرفاني است . *
در ص ع سياهه پولهايي است كه كسي از
ديگري گرفته يكي از آنها در 1 شعبان 1261 . الموسيقي الكبير : محمد بن محمد
طرخاني فارابي ، ساختة براي ابو جعفر محمد
بن القسم الكرجي . *
*
موسيقي شمس الدين محمد آملي كه بخشي
از نفايس الفنون اواست در پنج باب و چنين
آغاز ميشود (( حمدله . اما بعد موسيقي عبارت
است از معرفت احوال الحان و اين صناعت به
دو قسم منقسم ميشود )) ( هنر و مردم 94 : 30 ) . *
1 –
مزامير همين نواب قراباقي به روش زبوده
داود به فارسي در 12 مزمود نوشتة 12 رجب 1297 . 2- مناجات خواجه عبد الله انصاري با
عنوانهاي (( الهي )) سپس عرفاني كه در آغازش
از ابو سعيد ياد ميشود و عنوانهاي آن (( اي
عزيز )) است ، آن را سلمان بن حاجي محمد علي
شيشه اي در روز پنجشنبه 24 رخ 1298 نوشته است . 3 –
همين موسيقي آملي . 4 –
مجملي از علم موسيقي همين قراباقي كه همان
وضوح الارقام او است و پس از اين از آن
خواهيم ياد كرد . الموشحات
و اللطائف و الاشعار
اغنيه ها و سرودهاست با تعيين آهنگ
و ضرب آنها با نشان داد سرايندگان آنها ،
به عربي است . آغاز نسخه افتاده و چند بيتي است
سپس ميرسد به عنوانهاي (( و قال ايضا” من
النواضي به ماشي ، و قال رحمه الله من
الحزن ضربه مصمودي ، و قال من الغزل و غيره
ضربه محجر . . . . انتهي كلام ابي الحسن
اشيشتري ، و من هما كلام سيدي الشيخ علي بن
ابي ابوالوفاء رضي الله عنه ، مخمس لابن
مليك )) تا ميرسد به سرودهاي : نجدي ، عنيف
تلمساني ، صفي حلي ، بهاءزهير ، ابن سناء
الملك ، هادي سودي ، ابئالفتح بن عبد
السلام ، ابزاري ، سيدي ابوالصفاء ،
ابوالقاء احمدي ، ابن فليته ، ابن غانم ،
مامية رومي ، شمس الدين محمد صيداوي ،
المزاح ( رحمه الله ) ، صلاح صفدي ، ابي
الهائم المنصوري ، ابن الجواد ،
ابوالمواهب ، علامه علاء الدين ابن عماد ،
ابن هاني اندلسي ، شيخ علي جبلي ، ابوالفتح
مالكي ، سيد علي ، ناصر الدين بن ابوالجوود
، مساوي ، شيخ منصور خطيب الفقيه ، ابن حجه
الحموي ، سيراجي ، ناشري ، و اواء دمشقي ،
ابن قلاقر ، ابن زنقل ، شهاب اخباري . نيز با عنوانهاي : حرف التاء
المثناه لابن الهائم المنصوري ، حرف الجيم
موشح من العراق ، حرف القاف يماني للسودي و
قيل للحكاك عراق محجر ، حرف الكاف ، ( سپس
لام است بي عنوان ) حرف الميم ، حرف الطاء ،
حرف الظاء ، حرف العين ، حرف الياء ، ( بي
عنوان ) ، درين بابهاي حرف نخستين بيت
نخستين سرودها اعتبار ميشود . در بالاي هر سرودي آهنگ آن مانند : ((
ركبي ، حسيني ، حجاز ، اوج ، رمل ، پنجگاه ،
چارگاه نهضت ، زنكلا ، عربا ، رصد ، حزن ،
زهد ، سيگاه ، عراق ، دوگه ، رهاوي ، دوگه
حسيني ، كرشت ، عشاق ، موشح يماني ، موشح
نجدي ، يماني حسيني ، عروض (( صادني )) ، مصري
، موشح مغربي ، همايون ، بزرگ ، زير افگند ،
نيريز ، موشح مردوف ، كردانيه ، نشاروك ،
عروض و (( ازيليعه )) من دوگه الحسيني ، تركي
حجازي )) آمده است و در پهلوي آن عنوان در
هامش ضرب آن با عنوانها : (( ماشي ، مصمودي ،
سايق ، مدور ، محجر ، مخمس )) ديده ميشود . در
برخي جاها وزن آن با چند كلمة آغاز مشهوري
داده شده است . شماره 590 عربي مونيخ ( ص 252 فهرست )
نسخ معرب سدة 11 ، عنوان و نشان شنگرف و
زننگار ، 194 ك 19 س ربعي ، نقاره الآثار : عبد العزيز پسر
خواجه كمال الدين عبد القادر مراغي كه به
نام سلطان محمد پسر سلطان مرادخان عثماني (
855 –
886 ) ساخته است ( هنرز و مردم 95 : 45 ) . ”
پاورقي ها ”
1
–
گ در اين نسخه با يك سركش وزير آن سه نقطه
است . 2
–
در دنبال قنيه المنيه لتتميم الغنيه نسخة
288 عربي نامه ايست به عربي از حافظ الدين
طاهري اوشي به عماد الدين عبد الملك بن
مولانا عصام الدين السمرقندي در تعزيت عم
او برهان الدين ( به نسخ سدة 8 ) كه بايد همين
يكي باشد . |